مقاله

دانلود مقالات

چگونه مهارت حل مسئله را در خودمان افزایش دهیم؟

۱۳۶ بازديد

مهارت حل مسئله و تکنیکهای حل مسئله از جمله عبارتهای جذابی هستند که بسیاری از ما علاقه‌ داریم در موردشان بدانیم و بیاموزیم.

شاید چون چنین به نظر می‌رسد که حل مسئله (problem solving) از جمله مهارتهایی است که به هر حال، بهبود آن می‌تواند بر کیفیت زندگی و کسب و کار ما تأثیر مثبت بگذارد.

اما جالب این‌جاست که به‌رغمِ محبوبیت بحث حل مسئله و تکنیکهای آن، احتمالاً هنوز برای بسیاری از ما دقیقاً مشخص نیست که مفهومِ چنین مهارتی چیست و چه حوزه‌هایی را در بر می‌گیرد و نهایتاً چگونه می‌تواند به ما برای تصمیم گیری بهتر کمک کند و بر کیفیت تصمیم های ما تأثیر بگذارد.

 

منظور از مهارت حل مسئله یا (Problem Solving)، یک فرآیند شناختی – رفتاری است که توسط خود فرد هدایت شده و با کمک آن، راه حل‌های موثر و سازگارانه‌ای برای مسائل زندگی می‌یابد. در واقع حل مسئله یک فرآیند آگاهانه، منطقی، نیازمند تلاش و هدفمند را شامل می‌شود. با تسلط بر این مهارت، در زندگی شخصی خود می‌توانید علل احتمالی یک مسئله را بیابید و برای حل آن موضوع، برنامه‌ای عملی را تهیه نمایید. این مهارت که در دسته مهارت‌های نرم در زندگی جای دارد، به توانایی ما برای حل مشکلات به صورت موثر و به موقع، کمک می‌کند. مراحل این مهارت زندگی شامل موارد زیر می‌شود:

تعریف مسأله

اولین گام در یادگیری مهارت حل مسأله، تعریف یا شناخت مسأله است. در عین حال باید از خود بپرسید که چرا و چگونه با چنین مسأله ای مواجه شدید؟ در اینجا نیازمند بکارگیری تفکر منطقی هستید؛ تفکری که به شما کمک می‌‎کند مسائل را از زاویه‌های دیگری ببینید و به ظاهر قضایا بسنده نکنید.

 

ایجاد گزینه‌ها یا راهکارهای مختلف

حال که به کشف و شناخت مسئله اصلی رسیدید، باید به جای تمرکز بر علت مسئله به راهکارها و گزینه‌های مختلف جهت حل آن مشکل، بپردازید. تمام گزینه‌ها را بنویسید، تک تک آن‌ها را از ابعاد مختلف بررسی کنید تا به بهترین راه حل دست یابید. البته، تصور نکنید بهترین و درست‌ترین گزینه، در همان دقایق اول به ذهن تان خطور می‌کند! یافتن گزینه‌های ایده آل و صحیح نیازمند وجود تمرکز و آرامش روان در فرد است.

 

ارزیابی و انتخاب گزینه های موجود

در مرحله قبل گفتیم که تمام گزینه ها یا راهکارها را یادداشت کنید. پس از بررسی این لیست، متوجه می‌شوید برخی از آن ها مناسب نیستند پس، تمام گزینه‌های نامناسب خط خورده و حذف می‌شوند. در ادامه بقیه راه حل‌ها را با تمام ویژگی‌های مثبت و منفی شان یادداشت کنید و سپس با مقایسه آن‌ها، منطقی‌ترین و درست‌ترین گزینه را مشخص کنید.

 

ارزیابی اجزای راه حل انتخاب شده و اجرای آن

حال که توانستید با صبر و شکیبایی و استفاده از تفکر منطقی، راهکاری مناسب برای حل مشکل خود پیدا کنید، نوبت به اجرای آن راهکار می‎رسد. متأسفانه همیشه، همه راهکارها در زمان اجرا جوابگو نبوده و ممکن است با مسئله‌ای دیگر مواجه شوید. برخی مواقع فقط در مرحله اجرا متوجه می‌شوید، که مراحل قبلی را درست انجام داده اید یا نه!

امروزه بسیاری از از مردم برای رویارویی با مشکلات در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود، از مهارت‌های حل مسئله استفاده می‌کنند. استفاده موثر از این مهارت مهم در زندگی، نیازمند به کارگیری یک چهارچوب تعیین شده است که در ادامه بیشتر در این باره توضیح خواهیم داد.

 

انواع تکنیک‌های حل مسئله را بشناسید

در منابع مختلف، اساتید مهارت‌های زندگی و روانشناسان، انواع تکنیک های حل مسئله را معرفی کرده‌اند. هرکس می‌تواند بنا بر شخصیت خود تکنیک مناسبی را برگزیند و با استفاده از آن به حل مشکلات احتمالی بپردازد. در ادامه چند مورد از کارآمدترین این متدها را معرفی خواهیم کرد.

تحلیل ریشه‌ای علت (Root Cause Analysis)

یکی دیگر از تکنیک‌های حل مسئله به روش خلاقانه، تجزیه و تحلیل ریشه‌ای علت به وجود آمدن مشکل است. این روش معمولا زمانی استفاده می‌شود که روند کارها با مشکل روبرو شود. به طور کلی علل ایجاد مسائل متفاوت است که می‌تواند جسمی، انسانی و یا سازمانی باشد.

  • علل جسمی: این علت‌ها ملموس و عادی هستند.
  • علل انسانی: زمانی که انسان خطایی را مرتکب شود و یا کاری ضروری را انجام ندهد.
  • علل سازمانی: این دسته از علل درمورد سیستم، روند یا سیاستی است که مورد استفاده دیگران قرار می‌گیرد.

روش کتوو (CATWOE)

در این روش امکان شناسایی مشکل، اهداف شرکت‌ها و… وجود دارد. لازم به ذکر است که این تکنیک بیشتر مناسب سازمان‌ها، شرکت‌ها و… است. با بررسی چک لیست زیر راحت‌تر می‌توان برای مشکلات پیش آمده، راه حل پیدا کرد:

  • مشتری‌ها
  • بازیگران
  • روند تحلیل
  • جهان بینی
  • مالکان
  • محدودیت‌های محیطی

تمامی این عناصر چشم اندازهای نوینی را به وجود می‌آورند و به بررسی مسئله کمک می‌کنند. روش CATWOE پیش از مشارکت فعالانه سایر اعضای تیم، اطلاعات جامعی را برای حل مسائل فراهم می‌کند.

روش پنج چرا (Five Whys)

این روش به شما کمک می‌کند تا بتوانید با سرعت بیشتری ریشه‌های یک مسئله را بیابید. سادگی استفاده از این تکنیک، انعطاف پذیری زیادی به وجود می‌آورد و به راحتی با سایر روش‌های دیگر نیز ترکیب پذیر است. در متد پنج چرا باید به سرعت از پاسخ به سوال بعدی حرکت کنید؛ چرا که این کار سبب مشخص شدن یک تصویر کلی از مسئله خواهد شد.

 

نمودار استخوان ماهی (Fish bone Diagram)

خوب است بدانید در ایجاد بسیاری از مشکلات، چندین مسئله دست به دست یکدیگر می‌دهند و آشفتگی به بار می‌آورند! متد استخوان ماهی که به نام ایشیکاوا نیز شناخته می‌شود، راه حلی است که از آناتومی ماهی الهام گرفته شده است. این نمودار یک ابزار فوق العاده است که با استفاده از آن، اعضای یک تیم می‌توانند برای ایجاد طوفان فکری درمورد بررسی علل ایجاد مشکل، دست به کار شوند.

دلایل ضعف در مهارت حل مسئله چیست؟

حال که به طور کامل دانستید مهارت حل مسئله چیست و با چند مورد از انواع تکنیک‌های حل مسئله آشنا شدید، نوبت به آن می‌رسد که بگوییم چرا برخی افراد در زمینه روبرویی با مشکلات ضعیف هستند؟

اشتباه گرفتن نشانه‌ها با دلایل واقعی مشکلات

برخی از افراد بخش اعظم انرژی خود را برای سازگاری با نشانه‌های مشکل صرف می‌کنند، بدون اینکه دلیل آن را بدانند. برای شناخت دلایل مشکلات، باید نتیجه گیری ذهنمان را به چالش بکشیم تا در نهایت بتوانیم فراتر از مشکل را ببینیم و به رفع آن بپردازیم.

جست و جوی راه حل‌های سریع به جای راهکارهای موثر

بیشتر ما تمایل به یافتن راه حل‌های سریع و عجولانه برای مشکلاتمان داریم. این کار باعث می‌شود راه حل‌هایی که به ذهنمان می‌رسد را بدون توجه به رابطه علت و معلولی، باور کنیم. به همین دلیل است که افراد کمی به هسته مشکلات می‌رسند و مجبور به انتخاب راهکارهای غیرموثر می‌شوند. علاوه بر آنچه که بیان شد، تکیه بیش از حد به دانش خود نیز یکی دیگر از دلایل ضعف در رویارویی با مشکلات است که سبب عدم استفاده افراد از اطلاعات در دست و درنهایت موفق نشدن در حل مسائل می‌شود.

 

تکیه‌ی بیش از حد به دانش‌ خود

علاوه بر موارد گفته شده، ما به این دلیل دچار ضعف در مهارت حل مسئله هستیم که بیش از انداره به دانش خود تکیه می‎کنیم، آن هم دانش ناقص بشری! در حقیقت، همه ما علاوه بر افزایش دانش در زمینه های مختلف، نیازمند یادگیری مهارت‌هایی همچون تفکر منطقی، تفکر نقاد و تفکر خلاقانه هستیم. زیرا افزایش دانش به خودی خود، باعث توانمندی ما در حل مسائل نخواهد شد، بلکه بکار بردن همزمان دانش و انواع تفکر اشاره شده، می‎تواند ضعف‌های موجود در حل مسائل را مرتفع نماید.

چگونه مهارت حل مسئله را در خودمان افزایش دهیم؟

راه‌های زیادی وجود دارند که با استفاده از آن‌ها درمی‌یابیم چگونه مهارت حل مسئله را در خودمان افزایش دهیم. نکاتی که با رعایت آن‌ها قادر به تقویت مهارت حل مسئله خواهید بود، عبارتند از:

  • تعریف و بررسی علت مشکل
  • ایجاد گزینه‌‌های راه حل
  • ارزیابی و انتخاب گزینه‌ها
  • اجرای راهکار

در زمان مقابله با مشکلات می‌توانید تنها با پیاده سازی این ۴ گام اساسی، توانایی حل مسئله خود را تقویت کرده و بدون هیچ اضطرابی به حل آن‌ها بپردازید.

چطور با مطالعه کتاب باعث تحریک ذهن خود شویم؟

۱۳۶ بازديد

تاریخچه مطالعه و کتابخوانی
مطالعه کتاب به عنوان روش درمانی ایده چندان جدیدی نیست. چرا که ظاهرا پادشاه مصر رامسس دوم اتاقی مخصوص نگه داری کتاب داشت و بالای در ورودی آن کلماتی با این عنوان نوشته بود: «خانه درمان روح».
زیگمون فروید و بسیاری از روانشناسان و فلاسفه دیگر نیز کتاب را برای درمان بیماران ذهنی تجویز می کردند.
واژه بیبلیوتراپی(bibliotherapy)  که به معنی هنر استفاده از کتاب برای کمک به حل مشکلات روحی افراد است، درسال ۱۹۱۶ میلادی برای نخستین بار توسط ساموئل کروترز استفاده شد. پس از آن در آمریکا و کمی بعد در بریتانیا رواج پیدا کرد. این روش درمانی به سرعت وارد دانشکده های پزشکی و بیمارستان ها شد. در سال ۲۰۰۷ فیلسوفی به نام آلن دو باتن مدرسه ای مجهز به خدمات بیبلیوتراپی با متخصصان آن تاسیس کرد. گرچه بیبلیوتراپیست ها گاهی اوقات کتاب های فلسفه، شعر و کتاب های خلاقانه غیر داستانی تجویز می کنند، اما در این میان داستان و رمان از خاصیت درمانگری بیشتری برخوردارند. تحقیقات نشان می دهد داستان های ادبی توانایی ما را برای همدردی و قرار دادن خودمان در قالب دیگران بهبود می بخشد. مطالعه داستانی با شخصیت مشابه خودمان می تواند در روند تشخیص بیماری و درمان آن تاثیر بسازی داشته باشد. زمانی که داستان ما را در طوفانی عمیق می اندازد در واقع کشف شخصیت درونی ما آغاز می شود. زمانی که به خودمان می آییم و خودمان را گریان می بینیم در حالی که می فهمیم برای شخصیت داستان اشک می ریزیم، در واقع برای خودمان گریه می کنیم. به این روش درمانی نوعی پاکسازی روان اطلاق می شود.
تحریک ذهن
با مطالعه کتاب باعث تحریک ذهن خود شوید.
تمرکز روی کلمات و داستان یک کتاب، باعث تحریک مغز و عملکردهای شناختی می شود. این عمل می تواند به تحریک ذهن شما، به ویژه بخشی از مغز که وظیفه تمرکز و تجزیه و تحلیل را دارد، کمک کند. این قسمت از مغز را دقیقاً فعال تر می کند. این تحریک ذهن سرانجام در جایی که شما نیاز دارید موضوعی را تحلیل کنید، تمرکز شما را برای تحلیل آن موضوع بیشتر می کند.
با تحریک و بهبود عملکرد مغز، ذهن شما فعال تر می شود. با ایجاد تمرکز شدید بر روی کلمات، مغز شما مقدار قابل توجهی از اطلاعات را به خود اختصاص می دهد، که می تواند مهارت تفکر انتقادی و تجزیه و تحلیل انتقادی و همچنین توانایی خواندن شما را بهبود بخشد و این بهترین روش برای تحریک ذهن شما و فعال تر کردن روند فکری شما است. خواندن فقط به تفکر انتقادی شما کمک نمی کند، بلکه باعث بهبود قدرت و عملکرد مغز شما نیز می شود. تحریک مداوم مغز با مطالعه کتاب انجام می شود. این کار سبب کنترل بخش های مختلف مغز شما می شود و در نهایت مهارت های تفکر و تجزیه و تحلیل شما را کنترل می کند.
تحقیقات نشان داده است که مطالعه کتاب از جمله فعالیت هایی است که ذهن را تحریک می کند و پیشرفت آلزایمر را کنترل می کند (یا احتمالاً حتی از آن جلوگیری می کند)، زیرا فعال و درگیر شدن مغز شما مانع از دست رفتن قدرت ذهنتان می شود.
درست مانند هر عضله دیگری از بدن، مغز نیز برای حفظ قدرت و سالم ماندن نیاز به ورزش دارد. انواع فعالیت هایی که از لحاظ علمی ثابت شده است که ذهن را تحریک می کنند، مانند: انجام بازی پازل و شطرنج هستند.
کاهش استرس
استرس های خود را با مطالعه کتاب از بین ببرید.
مطالعه یک رمان خوب می تواند شما را به دنیای دیگری منتقل کند تا شما بتوانید تمام استرس های خود را فراموش کنید. همینطور مطالعه یک مقاله جذاب ذهن شما را از استرس ها منحرف می کند و باعث می شود تنش هایتان از بین برود و به شما آرامش می دهد.
خواندن می تواند به کاهش سطح استرس کمک کند. عمل و تمرکز بر روی کلمه نوشتاری می تواند به شما در رفع ذهن شما از اضطراب و فشارهای روز کمک کند. با دور کردن ذهن خود از استرس، می توانید آسوده باشید و اجازه دهید استرس تان از بین برود.
پس از شروع خواندن، شما شروع به تمرکز خواهید کرد، در حین مطالعه، دیگر به مسائلی که باعث استرس شما شده اند فکر نخواهید کرد، بلکه استرس را تماماً فراموش خواهید کرد. بنابراین با گذشت زمان، خواندن باعث کاهش استرس می شود و باعث می شود از نظر روحی و جسمی احساس بهتری داشته باشید.
دانش
با مطالعه کتاب سطح دانش شما افزایش می یابد.
کتابخوانی، دانش جدیدی را به حافظه شما اضافه می کند. هرچه دانش بیشتری داشته باشید، برای مقابله با مشکلات غیر قابل پیش بینی زندگی تان مجهزتر خواهید بود.
علاوه بر این، نکته دیگری در مورد دانش و یادگیری در اینجا وجود دارد: اگر برای شما هر نوع اتفاق غیر قابل پیش بینی رخ دهد، به یاد داشته باشید که اگرچه ممکن است همه چیز (شغل، دارایی، سلامتی و ...) را از دست بدهید، اما دانش آن را که در طول زندگی با مطالعه مستمر خود درون ذهنتان جمع آوری کرده اید، هرگز نمی تواند از شما گرفته شود.
بهبود فن بیان، گسترش دایره واژگان و کلمات
هرچه بیشتر بخوانید، کلمات بیشتری در معرض دید شما قرار می گیرند، همین امر باعث می شود هر روز به دایره واژگان شما افزوده شود و اثرات مطالعه شما در صحبت هایتان پدیدار می شوند.
واژگان، چه به صورت فیزیکی و چه به صورت کتاب الکترونیکی، می توانند سبب افزایش دایره واژگان شما شوند.
پس از مدتی که مطالعه روزانه انجام دادید و به جستجوی کلمات جدید که تا امروز نمی دانستید پرداختید، دایره واژگان شما به یکباره گسترش می یابد و مهارت های زبانی شما بهبود می یابد. شما با کتابخوانی مستمر مغز خود را با واژگانی پر می کنید که در ادامه زندگی تان از این واژگان در هر موقعیتی به صورت اتوماتیک استفاده می کنید، این موضوع در تحقیقاتی که توسط دانشگاه اورگان انجام شده است اثبات شده است.
کلماتی که شما یاد گرفته اید، شروع به ادغام خود در واژگان روزمره شما خواهد کرد و با استفاده از این کلمات جدید طرز صبحت کردن شما به طور شگفت آوری تغییر خواهد کرد.
بیان و خوش صحبت بودن در هر حرفه ای کمک شایانی می کند و اینکه با اعتماد به نفس می توانید با افراد با درجه اجتماعی بالاتر صحبت کنید، می تواند یک تقویت چشمگیر در عزت نفس شما باشد. این حتی می تواند در حرفه ای که دارید به شما کمک کند، زیرا کسانی که در موضوعات مختلف، آگاه هستند و بسیار خوب صبحت می کنند، بیشتر از کسانی که واژگان کمتر و سطح آگاهی کمی از ادبیات دارند، صبحت هایشان بسیار بیشتر مورد قبول واقع می شود و می توانند در هر زمینه ای از حرفه خود موفق تر باشند.
در هر کار تخصصی، ما نیاز به یک سری ابزار و وسیله داریم. در بحث فن بیان و مهارت های ارتباط کلامی واژگان، ساختارها و لغات جزئی از ابزار ما هستند. ما برای اینکه بتوانیم واژگان خوبی داشته باشیم و ساختارهای خوبی را استفاده کنیم، نیاز داریم مطالعه کنیم. به ویژه مطالعه در زمینه ادبیات فارسی معاصر خودمان که گنجیه غنی در زمینه افزایش واژگان و دایره لغات هستند. برای اینکه ما بتوانیم عیار کلام و بیان خودمون را بالا ببریم، باید مطالعه کنیم، به ویژه مطالعه در زمینه ادبیات معاصر.
بهبود حافظه
یکی از روش های ورزش حافظه، مطالعه مستمر کتاب و کتابخوانی است.
وقتی کتاب می خوانید، باید مجموعه ای از شخصیت ها، پیشینه آن ها، جاه طلبی ها، تاریخچه و تفاوت های ظریف و همچنین قوس ها و زیر مجموعه های مختلفی را که در هر داستان راه دارد را به خاطر بسپارید. همه ما این موضوع را می دانیم که مغزها چیزهای شگفت انگیزی هستند و می توانند با سهولت نسبی همه چیز را به خاطر بسپارند.
خیلی شگف آور است! هر چیز جدید که در حافظه خود اضافه می کنید، سیناپس های جدیدی تشکلیل می شود(brain pathways)  و همچنین آنچه را که از قبل در حافظه خود داشتید را تقویت می کند، که به یادآوری حافظه کوتاه مدت و همچنین ایجاد روحیه کمک می کند. هر اندازه بیشتر مطالعه کنید ذهن شما با رویداد های تازه تری آشنا می شود.
مهارت های تفکر تحلیلی قوی تر
مطالعه کتاب باعث می شود در زندگی مسائل را بهتر تجزیه و تحلیل کنید.
خواندن می تواند تخیل شما را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. اینکه در طول مطالعه یک رمان رمز آلود ذهن شما درگیر شخصیت ها ی متعدد و داستان معمایی آن می شود را در نظر بگیرید. به دلیل همین شخصیت ها و داستان ها، بخشی از مغز شما که وظیفه تحلیل مسائل مختلف را به عهده دارد، تحریک می شود و شما بدون اینکه لازم باشد در دنیای واقعی بسیاری از شخصیت ها را به شکل واقعی تجربه کنید، به راحتی بسیاری از آن شخصیت ها را در کتاب ها می خوانید و با رموز شخصیتی جدید آشنا می شوید و مهم تر از آن یک بار فرصت تحلیل و مواجهه با آن شخصیت را با مطالعه یک رمان رمز آلود به خود می دهید.
وقتی شروع به خواندن کتاب می کنید، معمولاً در آغاز تصویری از اتفاقات آن کتاب در ذهن ندارید. اما، هر زمان که کتاب را تمام کردید، می توانید به راحتی کل شخصیت ها و دنیایی که آن کتاب در ذهن شما ایجاد کرده را به یاد آورید و شروع به تحلیل کنید. در پایان کتاب به طور واضح در می یابید که به طور شگف انگیزی قوه تحلیل شما در حال فعالیت است. خوانندگان حرفه ای در حین خواندن یک رمان از درون خودشان به درون داستان می روند و این یک احساس فوق العاده است.
تخیل ابزاری قدرتمند است که می تواند در همه ابعاد زندگی مفید باشد. اگرچه ممکن است گاهی مورد توجه ما نباشد، تخیل همان چیزی است که به ما امکان می دهد تا بهتر انسان ها را درک کنیم. این درک بهتر انسان ها می تواند در کار یا حتی در خانه به ما کمک کند. با خواندن مستمر مسیر بهبود را برای تخیل خود باز کنید.
بهبود تمرکز
برای بهبود تمرکز در محل کار و مکان های دیگر زندگی مطالعه کنید.
وقتی کتاب می خوانید، تمام توجه شما به داستان معطوف می شود. بقیه جهان از پیش روی شما محو می شود و شما قادر هستید خود را در هر جزئیات ظریفی که از مطالعه کتاب جذب می کنید غوطه ور کنید.
سعی کنید ۱۵-۲۰ دقیقه قبل از کار مطالعه کنید. اگر این کار را انجام دهید خودتان از این که چقدر تمرکز کرده اید متعجب خواهید شد.
بخش دیگری از سلامت روان وجود دارد که مطالعه روزانه کتاب می تواند به آن کمک کند و آن هم بهبود تمرکز ذهن پس از انجام مطالعه روزانه است. این نکته توسط سایت NCU نیز بارها بیان شده است. حداقل میزان مطالعه در روز، می تواند تمرکز و عملکرد حافظه شما را بهبود ببخشد. در این مورد آن قسمت از مغز که وظیفه تمرکز را دارد، تحریک می شود. دقیقاً مانند ورزش بدنی، نوعی تمرین ذهنی است که حافظه شما را تحت فشار قرار می دهد و باعث می شود شما روی جزئیات متمرکز شوید.
مطالعه و درک آنچه را که می خوانید، عملکرد حافظه شما را بهبود می بخشد. به یاد بیاورید که هر کتابی را که تاکنون خوانده اید، به چه درک و مفهمومی از آن کتاب رسیده اید که همیشه در ذهن شما باقی مانده است. بله، درک مطالبی که می خوانید برای بهبود تمرکز شما به یاری ذهنتان می آید. هنگام خواندن، مغز شما بطور دائم قسمت هایی از اطلاعات را درمورد داستان نگه می دارد. از آنجا که بخشی از مغز که حافظه را کنترل می کند تحریک می شود، مانند ورزش برای این قسمت از مغز عمل می کند و در نتیجه باعث بهبود حافظه و تمرکز شما (در جایی که به تمرکز روی موضوع خاصی احتیاج دارید) می شود.
با مطالعه مستمر تمرکز شما تقویت می شود، زیرا خواندن نیاز به تمرکز دارد. هنگامی که شروع به مطالعه کتاب یا مقاله ای می کنید، تا زمانی که کاملا روی آن کتاب یا مقاله متمرکز نشوید، نمی توانید اطلاعات آن کتاب یا مقاله را دریابید. بعنوان مثال تصور کنید که یک مسائله ریاضی را می خواهید حل کنید، تا زمانی که به طور کامل روی آن مسئله ریاضی متمرکز نشوید قادر نخواهید بود آن مسئله را حل کنید.
مهارت نوشتن بهتر
با مطالعه بیشتر می توانید نویسنده بهتری باشید.
با گسترش واژگان، مهارت نوشتن بهتر برای شما فراهم می شود.
قرار گرفتن در معرض اثر منتشر شده (نوشته ای که پارامترهای ارزشمند بودن را دارد)، تأثیر قابل ملاحظه ای بر روی نوشتن خود شخص دارد، زیرا رعایت سبک های نوشتن، روان بودن و نوشتن نویسندگان دیگر تأثیر بسیار زیادی بر اثر شخصی شما خواهد گذاشت.
به همان روشی که نوازندگان بر یکدیگر تأثیر می گذارند و نقاشان از تکنیک هایی که توسط استادان قبلی استفاده شده تاثیر می گیرند، همچنین نویسندگان نیز یاد می گیرند که چگونه با خواندن آثار دیگران تکنیک های نویسندگی خود را بهبود دهند.
مطالعه کتاب و درک سبک های نوشتن دیگران ابزاری عالی برای کسانی است که از نوشتن لذت می برند. حتی نویسندگان بزرگ از این ابزار برای مطالعه سبک ها و مضامین نوشتن استفاده می کنند.
باید به این نکته توجه داشته باشید که هر نوع خواندن می تواند نوشتن شما را به طرز چشمگیری بهبود بخشد.
آرامش
هیچ اتفاق دیگری در جهان به اندازه مطالعه کتاب به شما آرامش نمی دهد.
علاوه بر آرامشی که همراه با خواندن کتاب خوب است، ممکن است موضوعی که شما در مورد آن می خوانید، باعث ایجاد آرامش و آرامش درونی بی نظیر شود.
خواندن کتاب های تاریخی می تواند فشار خون را پایین بیاورد و احساس آرامش بی نظیری را به وجود آورد، در حالی که نشان داده شده است که خواندن کتاب های روانشناسی به افرادی که از برخی اختلالات خلقی و بیماری های روانی خفیف رنج می برند، کمک می کند.
کاهش افسردگی
خواندن، بویژه کتاب های روانشناسی و کتاب های انگیزشی و کتاب های موفقیت، می تواند به جلوگیری از بروز افسردگی و اختلالات خلقی شما به طرز شگفت آوری کمک کند. مطالعه این کتاب ها آن بخش از مغز را که با افسردگی سروکار دارد را بهبود می بخشد. کتاب های انگیزشی و خودشناسی، منابع اصلی از اطلاعات در مورد چگونگی بهتر کردن خود و روحیه خود هستند که می توانند به کاهش افسردگی شما کمک کنند. خواندن کتاب می تواند برای کسی که ممکن است از افسردگی رنج ببرد، اما نمی خواهد دارو مصرف کند، بهترین گزینه باشد.
رمان ها، داستان های کوتاه، مقاله های مجله و کتاب های غیر داستانی نیز می توانند در کاهش افسردگی نقش داشته باشند. با خواندن، شما بر روی مواردی که باعث افسردگی شما می شود تمرکز نمی کنید، بلکه موارد دیگری را می یابید که می توانید به آنها فکر کنید. شما دیگر نگران وضعیت افسردگی خود نیستید، بلکه در عوض، روی داستان متمرکز هستید.
در نظر داشته باشید که تحریک ذهن خود باعث کم شدن افسردگی می شود؛ چرا که هنگامی که ذهن افسرده است، تحرک کمتری از خود نشان می دهد. از طرفی احساس خوشبختی که از شنیدن داستان ها و یا کتاب های انگیزشی به ذهن منتقل می شود، می تواند روحیه شما را بسیار بهتر کند و به شما کمک می کند روزتان از یک روز پر از غم به روز شادتری تبدیل شود. استفاده زیاد از کتاب های ادبی برای درمان افسردگی شبیه به مسکن درد است که درد را کاهش می دهد.
کیفیت خواب شما را بهبود می بخشد
کتاب خواندن، در بهبود کیفیت کلی خواب، الگوی خواب و آرامش شما هنگامی که در خواب هستید نقش بسیار زیادی دارد. خواندن، از آنجا که آرامش شما را بیشتر می کند، استرس شما را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد. این آرامش هنگامی که شما در خواب هستید هم با شما خواهد ماند و می تواند برای شما یک خواب عمیق و آرام در پی داشته باشد. این یک حقیقت شیرین است که: خواندن می تواند کیفیت خواب شما را به میزان بسیار زیادی بهبود بخشد.
شب ها قبل از اینکه به رختخواب بروید، کتاب های مناسبی را که می توانند به روح شما آرامش دهند را انتخاب و شروع به مطالعه آن کنید. اگر یک روز پر از استرس را داشته اید، سعی کنید ابتدا یک نفس عمیق بکشید و با اختصاص دادن زمان هایی خاص برای خواندن درست قبل از خوابیدن در شب، می توانید کمک بسیار زیادی به خودتان کنید. حتما همه شما از تاثیر بسیار زیادی که کیفیت خوابتان در روزی که می گذرانید دارد، بسیار زیاد شنیده اید. بنابراین بسیار مهم است که خواب با کیفیتی داشته باشید. پس با مطالعه کتاب قبل از خواب ابتدا به آرامش برسید بعد بخوابید.
خواندن قبل از خواب، بدن و ذهن شما را به خصوص بعد از یک روز طولانی و استرس زا آرام می کند. حتی اگر میزان مطالعه شما قبل از خواب خیلی کوتاه باشد (یک فصل یا دو فصل) آرامش خاطری که خواندن به شما منتقل می کند، می تواند به شما در خواب عمیق و آرامش بخش کمک کند. آرامشی که کتاب ها می توانند به ارمغان بیاورند فقط یکی از مزایای شگفت انگیز خواندن هر شب قبل از خواب است.
بهبود مهارت اظهارنظر در مورد مسائل مختلف
کتاب ها به شما امکان می دهند چیزهایی را که در طول زندگیتان همیشه می دیدید، اینبار از منظری کاملاً متفاوت ببینید. بعنوان مثال، خواندن در مورد یک فرهنگ خاص می تواند به شما کمک کند تا درک کنید که چگونه این فرهنگ با فرهنگ شما متفاوت است. شما ممکن است با دیدگاه آن فرهنگ موافق نباشید، اما حداقل شما از زاویه جدید به آن نگاه خواهید کرد.
کتاب ها ایده های جدیدی به شما می دهند. دائماً هنگام خواندن یاد می گیرید و می توانید از منظر متعادل تری به جهان نگاه کنید. در صورتی که دیدگاه های دیگر را مطالعه نکنید، (بر اساس ویژگی های بنیادی که داریم) همیشه تمایل خواهید داشت که یک نوع تفکر یک بعدی نسبت به هر موضوعی داشته باشید.
ما کارهایمان را همان طور که فکر می کنیم، عمل می کنیم. زیرا این همان چیزی است که ما در سال های سازندگی آموخته ایم. ما از زاویه تجربه خودمان به چیزها نگاه می کنیم. با استفاده از این لنز می توان به راحتی فرض کرد که راه ما روش صحیح است. کتاب ها به ما کمک می کنند که چیزها را از نقطه نظر جدیدی ببینیم، به ما این امکان را می دهد تا از مفاهیم "درست" یا "نادرست"دست برداریم (تک بعدی بودن) و در عوض جوانب بسیار زیادی را در نظر بگیریم.

 

وقت، بزرگترین دارایی ما است. اگر دوست دارید با صرف کمترین میزان وقت، بیشترین آموزش را ببینید، باید با خلاصه کتاب‌ های ذهن آشنا شوید. ما در ذهن، مجموعه‌ای از جذاب‌ترین و کاربردی‌ترین کتاب‌های روانشناسی، مدیریت، توسعه فردی و توسعه کسب‌وکار را برای شما خلاصه کرده‌ایم. پکیج‌های خلاصه کتاب ذهن به فشرده‌ترین حالت ممکن و بدون جا انداختن حتی یک نکته از کتابها مخصوص افرادی است که به علی‌رغم کمبود وقت، دغدغه دانایی و آموزش دارند. کافیست اپلیکیشن ذهن را نصب کنید و به مجموعه‌ای گسترده از محتوای آموزشی دسترسی پیدا کنید.

مهم‌ترین تاثیری که کتابخوانی بر زندگی ما می‌گذارد

۱۳۲ بازديد

در زندگی همه ما انسان‌ها، مطالعه یک فعالیت ضروری و تاثیرگذار محسوب می‌شود. فواید مطالعه بی‌شمار هستند اما شاید بتوان گفت مهم‌ترین تاثیری که مطالعه کردن بر زندگی ما می‌گذارد، گشودن درهایی در مقابل چشمانمان است که ما را در مسیرهای جدید قرار می‌دهند. فرقی ندارد در زندگی چه مسیری را طی می‌کنیم، در کجای راه هستیم و هدف‌مان در زندگی چیست، مطالعه در هر صورت می‌توان بخشی از مسیر ما را روشن کند و با تاباندن نور آگاهی بر ذهن و قلب‌مان باعث شود مسیر زندگی خود را با بینشی عمیق‌تر طی کنیم. در این مقاله می‌خواهیم با اهمیت مطالعه در زندگی آشنا شویم، انواع مطالعه را بشناسیم و فواید مطالعه را بررسی کنیم پس تا انتهای این مطلب با همیار آکادمی باشید. 

داشتن مطالعه چه اهمیتی دارد؟

براساس فرهنگ لغت، مطالعه می‌تواند هر نوع فعالیتی باشد که طی آن فرد به صورت دقیق شروع به مشاهده چیزی می‌کند، همچنین خواندن و نوشتن نیز از انواع دیگر مطالعه هستند. در این بین شناخته‌شده‌ترین شکل مطالعه، خواندن است. همان چیزی که باعث می‌شود انسان‌ها به دستاوردهای بیشتری در زندگی برسند، دیدگاه‌شان تغییر کند و در نهایت به آدم‌های بهتری تبدیل شوند. بسیاری از افراد گمان می‌کنند مطالعه کردن یعنی در نظر گرفتن یک زمان مشخص و آزاد، گرفتن کتابی در دست و خواندن آن. اما مطالعه می‌تواند شکل‌های دیگری هم داشته باشد، شکل‌های ساده‌تری که می‌توانیم در شرایط گوناگون از آن‌ها استفاده کنیم.

تغذیه کردن ذهن با خوراک مناسب

اما اهمیت مطالعه در چیست؟ چرا همیشه ما تشویق شده‌ایم که بیشتر بخوانیم؟ مطالعه کردن می‌تواند زندگی انسان‌ها را تغییر دهد. می‌تواند گوهر وجود انسان را از درونی‌ترین لایه‌های وجودش بیرون بکشد و آن را آشکار کند. افرادی که به صورت مرتب مطالعه می‌کنند، معمولا از نگرشی ژرف‌تر در زندگی برخوردار هستند، آرامش بیشتری دارند، زیبایی‌های دنیا را می‌بینند و در کل زندگی باکیفیت‌تری را تجربه می‌کنند. البته توجه به این نکته هم بسیار مهم است که مطالعه همیشه نسخه بهتری از انسان‌ها نمی‌سازد. درحقیقت آنچه که اهمیت دارد، محتوایی است که مطالعه می‌کنیم. به بیان ساده‌تر، ما زمانی از فواید مطالعه بهرمند می‌شویم که به سراغ محتوای ارزشمند برویم. میلیون‌ها عنوان کتاب در جهان وجود دارد. حرف‌های کلیشه‌ای مبنی بر اینکه مطالعه در هر صورت می‌تواند موجب جهان‌بینی شما شود را فراموش کنید. ذهن شما باید با محتوای مناسب تغذیه شود، تنها در این صورت است که مطالعه کردن باعث رشد فردی انسان‌ها خواهد شد. 

اهمیت مطالعه در حقیقت اهمیت نوع محتوایی است که مطالعه می‌کنیم. ممکن است روزانه اسم کتاب‌های زیادی به گوش شما بخورد که توسط افراد مختلف به عنوان یک کتاب عالی و تاثیرگذار معرفی می‌شوند. اول اینکه بهترین و تاثیرگذارترین کتاب برای هر فرد می‌تواند با بهترین و تاثیرگذارترین کتاب برای فرد دیگر متفاوت باشد. این به آن بستگی دارد که شما در کجای مسیر زندگی خود قرار دارید و در جایی که هستید ذهن و روح شما دقیقا به چه چیزی نیاز دارد. اما در یک حالت کلی، انتخاب محتوای مورد مطالعه ما بسیار اهمیت دارد، ذهن خود را با خوراک مناسب تغذیه کنید. هیچ کسی ضمانت نکرده که تمام نویسندگان جهان افرادی روشن‌بین، برتر و آگاه بوده یا هستند. در بین نویسندگان، حتی در بین پرآوازه‌ترینشان هم بوده‌اند بسیار کسانی که با افکار مسموم و نگرش‌های منفی و حقیرانه خود نسبت به جهان و زندگی، افکار پریشان و آلوده خود را از طریق کلمات‌شان به ذهن و وجود خوانندگان منتقل می‌کنند. بنابراین بسیار مهم است که در انتخاب محتوای منبع مطالعه خود، توجه کافی داشته باشید تا مطالعه موجب آلوده شدن ذهن و دیدگاه‌تان نشود.   

فواید مطالعه

مطالعه کردن می‌تواند تاثیرات زیادی در زندگی ما ایجاد کند. زمانی که مطالعه را تبدیل به جزئی از زندگی خود می‌کنیم، طولی نمی‌کشد که متوجه می‌شویم چطور تمام بخش‌های زندگی ما، از نگرش تا گفتار و رفتارمان تحت تاثیر مطالعه قرار گرفته است. بسته به شخصیت و ویژگی‌های هر فرد، فواید مطالعه می‌تواند برای او متفاوت باشد. ما در ادامه به برخی از مهم‌ترین فواید مطالعه اشاره می‌کنیم، مطمئن هستیم حتی فکرش را هم نمی‌کردید که مطالعه بتواند چنین تاثیراتی در زندگی ما ایجاد کند. 

1. تقویت مهارت های ارتباطی

یکی از تاثیرات مهم مطالعه بهبود مهارت های ارتباطی شما است. مطالعه کردن باعث می‌شود ذهن شما با موضوعات جدیدی آشنا شود و بیش از پیش تفکر کنید. همین موضوع می‌تواند راهی برای برقراری ارتباطات بهتر با دیگران باشد. افرادی که به مقدار کافی مطالعه می‌کنند، در زمان حضور در اجتماع می‌توانند با توجه به ویژگی‌های شخصیتی فرد مقابل، درمورد موضوعی شروع به صحبت کنند. این افراد راحت‌تر از دیگران می‌توانند عقاید و احساسات خود را بیان کنند. این خود باعث ارتقا کیفیت روابط اجتماعی افراد می‌شود.

2. کاهش استرس

فرقی ندارد که رمان می‌خوانید، زندگینامه فردی را مطالعه می‌کنید یا به خواندن اشعار و منظومه‌ها علاقمندید، در هر صورت مطالعه کردن می‌تواند تا حد زیادی فشارهای روانی، از جمله استرس را در زندگی شما کم کند. زمانی که کتابی در دست می‌گیرید، گویی نویسنده دست شما را می‌گیرد و با خود به دنیایی دیگر می‌برد. به این ترتیب شما برای چند لحظه‌ای از مسئولیت‌ها و نگرانی‌های زندگی روزمره فاصله می‌گیرید و ذهن و روان‌تان آسوده می‌شود. 

3. تقویت مهارت حرف زدن در کودکان

یکی از فواید مطالعه برای کودکان، تقویت مهارت صحبت کردن است. تحقیقات نشان داده است کودکانی که از سنین پایین شروع به مطالعه می‌کنند، از مهارت بیشتری برای صحبت کردن برخوردار خواهند شد. این عادت می‌تواند توسط والدین برای کودکان ایجاد شود. زمانی که کودک می‌بیند والدین او در ساعاتی از روز کتابی در دست می‌گیرند و مطالعه می‌کنند، عادت و علاقه به کتاب خواندن در او نیز شکل می‌گیرد. به این ترتیب، کودک با جهانی بزرگ‌تر روبرو می‌شود که در آن چیزهای جالب زیادی برای یاد گرفتن وجود دارند. اما پیش از هر چیز، این مهارت صحبت کردن است که در کودک تقویت می‌شود.  

4. کاهش میزان افسردگی

یکی دیگر از فواید مطالعه، کاهش علایم افسردگی در افراد است. افسردگی نتیجه فکر کردن بیش از حد است، فکر کردن به چیزهایی که ممکن است حتی در دنیای واقعی وجود نداشته باشند اما ذهن آن‌ها را خلق می‌کند. ذهن ما انسان‌ها به طرز عجیبی دوست دارد فعال باشد. مطالعه کردن باعث می‌شود ذهن به شکل مثبتی مشغول شود. به این ترتیب، به جای ایجاد تفکرات بیهوده و عموما غیر واقعی، ذهن با مفاهیمی زیباتر و واقعی‌تر مشغول می‌شود.   

5. بهبود وضعیت سلامت بدن

تحقیقات زیادی نشان داده است که مطالعه کردن می‌تواند عملکرد مغز را به شکل‌های مختلف بهبود بخشد. زمانی که عملکرد مغز ما تقویت می‌شود، تمام قسمت‌های بدن نیز عملکرد بهتری خواهند داشت. از سوی دیگر، همانطور که پیش‌تر هم اشاره کردیم، مطالعه کردن باعث ایجاد تاثیرات مثبت در روحیه ما می‌شود. این خود در بهبود وضعیت سلامت فیزیکی ما بسیار موثر است. 

6. کند کردن روند پیری مغز

براساس مطالعات صورت گرفته، فعال نگه داشتن ذهن از طریق مطالعه باعث می‌شود روند پیری مغز به تاخیر بیافتد. درحقیقت اتفاقی که در اینجا رخ می‌دهد این است که ذهن مهارت شناختی خود را که معمولا با افزایش سن، ضعیف می‌شود، تقویت می‌کند. بنابراین یکی دیگر از فواید مطالعه را می‌توان جلوگیری از بروز مشکلات ذهنی مربوط به افزایش سن، از جمله آلزایمر عنوان کرد. 

7. تقویت مهارت تصویرسازی ذهنی

یکی دیگر از فواید مطالعه، تقویت مهارت تصویرسازی در ذهن است. زمانی که ما در حال خواندن یک کتاب هستیم، بخصوص کتاب‌های داستانی و روایی، ذهن ما به طور کامل مشغول تصویرسازی صحنه‌های داستان است. این موضوع باعث می‌شود بخش‌های ویژه‌ای در ذهن ما فعال شود که مسئول تصویرسازی هستند. بنابراین مطالعه کردن می‌تواند برای افرادی که بنا به حرفه خود نیازمند توسعه این مهارت هستند و همچنین برای کودکان، بسیار مفید باشد.

8. تقویت حافظه

مطالعه کردن، بخصوص خواندن کتاب‌های تخیلی باعث تقویت حافظه می‌شود. این داستان‌ها معمولا پر از جزئیات هستند و خواننده همانطور که با داستان پیش می‌رود، مجبور می‌شود این جزئیات را در ذهن خود ثبت کند. این کار در حقیقت نوعی تمرین برای ذهن است که تلاش کند اطلاعات بیشتری را در خود ثبت کند. اگر مطالعه تبدیل به یک فعالیت روتین در زندگی‌تان شود، خواهید دید که تاثیرات این اتفاق در زندگی شما نمود پیدا می‌کند و حافظه شما به طور قابل توجهی بهتر کار می‌کند.

9. تقویت احساس سرخوشی

مطالعه کردن درحقیقت یک فعالیت آزاد است، زمانی که شما کتاب خود را برمی‌دارید و شروع به خواندن آن می‌کنید، ذهن و روان شما به سوی حالت آرامش و استراحت می‌رود. این کار باعث خواهد شد نوعی احساس سرزندگی و خوشحالی در وجود خود احساس کنید. حالا اگر شما این کار را به صورت مرتب تکرار کنید و هر روز ساعتی را به مطالعه اختصاص دهید، این احساس سرخوشی جای بیشتری در وجود و زندگی‌تان پیدا خواهد کرد و در نهایت، شما تبدیل به یک فرد خوشحال خواهید شد. 

10. ایجاد آرامش و صبوری

مطالعه کردن باعث می‌شود بینش و آگاهی ما نسبت به زندگی و جهانی که در آن زندگی می‌کنیم افزایش پیدا کند. زمانی که انسان با دیدی ژرف‌تر به مسائل پیرامون خود نگاه می‌کند، بهتر می‌تواند آن‌ها را درک کند. بنابراین در مواجه با رویدادهای زندگی آرامش و صبوری خود را بهتر حفظ خواهد کرد و دیگر آنچنان تحت تاثیر فراز و نشیب‌های زندگی قرار نمی‌گیرد. در حقیقت، مطالعه کردن پنجره‌هایی در مقابل چشمان‌مان باز می‌کند و ما را از مسائلی آگاه می‌سازد که در نهایت جهان‌بینی ما را افزایش می‌دهد و ما را به فردی فروتن، آرام و صبور در برابر امواج زندگی تبدیل می‌کند. 

11. تقویت مهارت آنالیز 

یکی دیگر از فواید مطالعه تقویت ذهن برای انجام آنالیز است. زمانی که ذهن ما از طریق مطالعه، اطلاعاتی را دریافت می‌کند، به سرعت شروع به تحلیل و بررسی این اطلاعات خواهد کرد. هرچه اطلاعات بیشتری به ذهن ما برسد، میزان و قدرت تحلیل ذهن نیز بالاتر می‌رود. در نتیجه در مواجه با هر مسئله، ذهن با سرعت بیشتری می‌تواند اطلاعات دریافتی را تحلیل و بهترین پاسخ ممکن را در زمان کوتاهی ارائه کند.

12. افزایش دانش و اطلاعات

یکی از بدیهی‌ترین فواید مطالعه ، افزایش میزان دانش و اطلاعات ما است. نیازی نیست برای افزایش آگاهی خود حتما به سراغ کتاب‌های علمی و دایرة‌المعارف‌ها برویم. خواندن یک رمان ساده یا یک منظومه هم می‌تواند باعث بالاتر رفتن دانش و اگاهی ما شود. ما با خواندن رمان‌هایی که توسط افرادی با فرهنگ‌ها و تجربیات مختلف نوشته شده، اطلاعاتی راجع‌به شکل زندگی و طرز نگرش انسان‌ها در جوامع دیگر به دست می‌آوریم.

13. افزایش عمر

شاید باورتان نشود که یکی از فواید مطالعه افزایش عمر انسان است. مطالعه باعث ایجاد تاثیرات مثبتی در زندگی انسان‌ها می‌شود، افسردگی و نگرانی را از وجودمان می‌زداید، افق دیدمان را وسعت می‌بخشد، ایده‌های خوب برای شروع کارهای جدید به ما می‌دهد و در نهایت به ما کمک می‌کند شادتر زندگی کنیم. داشتن زندگی و شاد و باکیفیت، که از دستاوردهای گنجاندن مطالعه در برنامه روزمره‌مان است، در نهایت باعث افزایش امید به زندگی و طول عمر انسان خواهد شد. 

14. افزایش تمرکز

از دیگر فواید مطالعه برای ذهن انسان، بخصوص در کودکان، افزایش تمرکز است. اگر بچه‌ها را تشویق به خواندن کتاب کنیم و از طرفی، کتاب‌های مناسبی نیز برایشان تهیه کنیم، تا حد زیادی می‌توانیم موجب تقویت تمرکز کودک‌مان شویم. زمانی که کودک مشغول خواندن یک کتاب جذاب می‌شود یا به داستانی که والدینش برایش می‌خوانند گوش می‌دهد، ذهن او به طور کامل بر موضوع داستان متمرکز می‌شود. هرچقدر داستان جذاب‌تر باشد و این جریان زمان طولانی‌تری ادامه پیدا کند، قدرت تمرکز کودک بیشتر تقویت خواهد شد.  

15. برخوردار شدن از یک تفریح سالم و آسان

کتاب خواندن یک تفریح کم‌هزینه، سالم و بی‌دردسر است. شما در هرجا و هر شرایطی می‌توانید شروع به خواندن کتاب کنید. بهتر است نسخه الکترونیک کتاب‌های موردعلاقه خود را در گوشی موبایل‌تان ذخیره کنید تا در شرایط مختلف به راحتی به سراغش بروید. به این ترتیب هر کار و فضایی که تا پیش از این برایتان کسل‌کننده بود، مثل نشستن در اتوبوس و مترو به مدت طولانی، انتظار در صف‌های بلند یا بودن در کنار افراد ناخوشایند، تبدیل به فرصتی برای برخورداری از یک تفریح سالم خواهد شد. 

16. بهبود وضعیت خواب

مطالعه کردن باعث مشغول شدن ذهن و در نهایت خسته شدن آن می‌شود. زمانی که ذهن خسته باشد، شما خواب راحت‌تری را تجربه می‌کنید. بنابراین افرادی که با مشکل بی‌خوابی مواجه هستند، می‌توانند پیش از رفتن به رختخواب، ساعتی ذهن خود را با مطالعه مشغول و خسته کنند. به این ترتیب، خواب راحتی را تجربه خواهند کرد.

 

وقت، بزرگترین دارایی ما است. اگر دوست دارید با صرف کمترین میزان وقت، بیشترین آموزش را ببینید، باید با خلاصه کتاب‌ های ذهن آشنا شوید. ما در ذهن، مجموعه‌ای از جذاب‌ترین و کاربردی‌ترین کتاب‌های روانشناسی، مدیریت، توسعه فردی و توسعه کسب‌وکار را برای شما خلاصه کرده‌ایم. پکیج‌های خلاصه کتاب ذهن به فشرده‌ترین حالت ممکن و بدون جا انداختن حتی یک نکته از کتابها مخصوص افرادی است که به علی‌رغم کمبود وقت، دغدغه دانایی و آموزش دارند. کافیست اپلیکیشن ذهن را نصب کنید و به مجموعه‌ای گسترده از محتوای آموزشی دسترسی پیدا کنید.

مطالعه، یک سرگرمی رایگان برای زندگی باکیفیت‌تر

۱۳۴ بازديد

کتاب، همان یار مهربان که همه ما از کودکی با آن آشنا هستیم این روزها تا حد زیادی از زندگی هایمان دور شده است. با گسترش علم و تکنولوژی و باز شدن پای شبکه های اجتماعی به زندگی ما، کتاب و کتابخوانی این روز ها به دست فراموشی سپرده شدند و متاسفانه آمار مطالعه در کشور ما به طرز وحشتناکی کاهش یافته است. اما هنوز هم می توان در این مورد کاری کرد. اولین قدم این است که از خودمان بپرسیم چرا باید کتاب بخوانیم؟ یا فواید کتاب و کتابخوانی برای ما چیست؟ پاسخ دادن به همین سوال ها تا حد بسیار زیادی به ما کمک خواهد کرد که به یک فرد کتابخوان تبدیل شویم که نمی تواند کتاب را از زندگی اش کنار بگذارد.

 

بسیاری از ما کتاب خواندن را تنها به درس و مدرسه و دانشگاه محدود می کنیم، در حالی که کتاب خوانی می تواند یک تفریح خوب و لذت بخش برای کسانی باشد که نمی دانند اوقات فراغت خود را چگونه بگذرانند. خوشبختانه در کشور ما ۲۴ آبان ماه به عنوان روز کتاب و کتابخوانی نامگذاری شده است. در هفته کتاب و کتابخوانی، جشن ها و سخنرانی های متعددی در نقاط مختلف در مورد اهمیت و جایگاه کتاب برگزار می شود. برای اینکه بهتر درک کنیم چرا کتاب و کتابخوانی تا این حد مهم است؛ در ادامه این موضوع را از جنبه های مختلف بررسی خواهیم کرد. کتاب خوانی در درجه اول بر روی افراد و در مرحله بعد بر روی جامعه تاثیر می گذارد و موجب پیشرفت یا پسرفت یک اجتماع خواهد شد. پس اگر میخواهید بدانید چرا باید کتاب بخوانیم؟ این ماله را تا انتها مطالعه کنید. 

فواید فردی کتاب و کتابخوانی

همانطور که گفتیم کتاب خواندن می تواند از جنبه های مختلفی زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد؛ اما شاید مهمترین آنها زندگی شخصی و فردی شما باشد. باهم برخی از مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.

امروزه، مطالعه‌ی ما به خواندن آخرین پست‌های فیس‌بوک و توئیتر محدود شده است. بسیاری از ما، آخرین باری را که کتاب خوانده‌ایم، به‌یاد نمی‌آوریم. اما باید بدانید که مطالعه‌ی روزانه فواید بسیار زیادی دارد که ما با ترک مطالعه، از مزایای فوق‌العاده‌ی آن بی‌بهره می‌مانیم.

یکی از تحقیقات اخیر درمورد مطالعه نشان داده است که لذت بردن از خواندن آثار ادبی، توانایی خواندن ذهن را در افراد افزایش می‌دهد. نتایج این تحقیقات که در مجله‌ی Science منتشر شده است، نشان می‌دهد که خواندن آثار ادبی، مهارتی را فرد می‌پروراند که با عنوان «تئوری ذهن» شناخته می‌شود. این مهارت عبارت است از توانایی خواندن افکار و احساسات دیگران.

وقت، بزرگترین دارایی ما است. اگر دوست دارید با صرف کمترین میزان وقت، بیشترین آموزش را ببینید، باید با خلاصه کتاب‌ های ذهن آشنا شوید. ما در ذهن، مجموعه‌ای از جذاب‌ترین و کاربردی‌ترین کتاب‌های روانشناسی، مدیریت، توسعه فردی و توسعه کسب‌وکار را برای شما خلاصه کرده‌ایم. پکیج‌های خلاصه کتاب ذهن به فشرده‌ترین حالت ممکن و بدون جا انداختن حتی یک نکته از کتابها مخصوص افرادی است که به علی‌رغم کمبود وقت، دغدغه دانایی و آموزش دارند. کافیست اپلیکیشن ذهن را نصب کنید و به مجموعه‌ای گسترده از محتوای آموزشی دسترسی پیدا کنید.

۱. افزایش آرامش و کاهش استرس

 

اگر در زندگی روزمره استرس زیادی را تجربه می‌کنید، کتاب بخوانید. تحقیقات انجام‌شده در سال ۲۰۰۹ در دانشگاه ساسکس (Sus*******) نشان داد که مطالعه کردن، مؤثرترین روش برای مقابله با استرس است. کتاب خواندن حتی از فعالیت‌های محبوبی مانند گوش دادن به موسیقی، لذت بردن از یک فنجان چای یا قهوه و قدم زدن، در حفظ آرامش هنگام مواجهه با مشکلات و مقابله با استرس بسیار مؤثرتر است.

نتایج این تحقیقات با ارزیابی ضربان قلب و تنش‌های عضلانی مورد بررسی قرار گرفته بود. شرکت‌کنندگان در این پروژه‌ی تحقیقاتی تنها ۶ دقیقه بعد از شروع به خواندن و ورق زدن کتاب، آرامش را احساس می‌کردند.

یکی از محققان این پروژه، دکتر دیوید لویس (David Lewis) در گفت‌و‌گو با تلگراف اعلام کرد:

«فرقی نمی‌کند که چه کتابی را برای خواندن انتخاب کنید، زمانی که غرق در ماجرا و موضوع کتاب می‌شوید، از دنیای نگرانی‌ها و استرس‌های روزمره فاصله می‌گیرید و زمانی را برای کشف تخیلات و دنیای نویسنده صرف می‌کنید.»

فرقی نمی‌کند که چقدر یا چرا استرس دارید. غرق شدن در دنیای یک کتاب خوب، حال و هوای شما را عوض می‌کند. یک رمان خوب شما را به دنیای دیگری می‌برد و یک مقاله‌ی درگیرکننده و جذاب، حواس شما را از مشکلات و ناراحتی‌های فعلی‌تان پرت می‌کند و موجب آرامش می‌شود.


 


۲. تقویت ذهن و حفاظت از آن

 

 

طبق تحقیقاتی که در مجله‌ی آنلاین نورولوژی (Neurology) منتشر شده است، خواندن کتاب در تمام طول عمر باعث می‌شود که مغز در سنین پیری، توانایی خود را حفظ کند. این تحقیق روی ۲۹۴ شرکت‌کننده‌ای صورت گرفته بود که همگی در میانگین سنی ۸۹ سال از دنیا رفتند. نتایج تحقیقات ثابت کرد روند کاهش قدرت حافظه‌ی کسانی که در طول عمر خود فعالیت‌های تحریک‌کننده‌ی ذهن مثل کتاب خواندن را به‌طور مرتب انجام می‌دادند، بسیار کمتر از کسانی است که چنین فعالیت‌هایی را در برنامه‌ی روزانه‌ی خود نگنجانده بودند.

همچنین این تحقیقات نشان داد کسانی که در طول زندگی خود فعالیت ذهنی داشتند، ۳۲ درصد کمتر از دیگران با مشکلات ذهنی در دوران پیری مواجه می‌شوند. سرعت کاهش توانایی مغز و حافظه در کسانی که فعالیت ذهنی ندارند، ۴۸ درصد بیشتر است.

یکی از محققان این پروژه به نام رابرت ویلسون (Robert. S. Wilson) از مرکز پزشکی دانشگاه راش (Rush University) شیکاگو در مطلبی عنوان کرد:

«تحقیقات ما نشان داده است که به‌کار گرفتن مغز از طریق فعالیت‌های ذهنی در تمام طول زندگی از کودکی تا دوران پیری، برای سلامت مغز در دوران پیری بسیار ضروری است. با توجه به این مطلب، ما نباید تأثیر کارهای روزمره مثل خواندن و نوشتن را بر خود، فرزندان و والدین‌مان، نادیده بگیریم.»


 


۳. تحریک ذهنی و پیشگیری از آلزایمر

تحقیقات نشان داده است که تحریک ذهن و فعال نگه داشتن آن با تکنیک های تقویت حافظه، روند ابتلا به آلزایمر و زوال عقل در سنین بالا را کند می‌کند یا حتی از آن پیشگیری می‌کند. فعال نگه‌داشتن مغز مانع کاهش قدرت آن می‌شود. مغز هم مثل سایر عضلات بدن برای اینکه سالم و قوی بماند نیاز به تمرین دارد. علاوه‌بر کتاب خواندن، درست کردن پازل، بازی‌های کامپیوتری و بازی‌های فکری مثل شطرنج، تأثیرات مثبت خود را در تحریک ذهن ثابت کرده‌اند.

طبق تحقیقات منتشرشده در مجله‌ی علمی PNAS در سال ۲۰۰۱، بزرگسالانی که فعالیت‌های درگیرکننده‌ی مغز مثل کتاب خواندن و حل معما انجام می‌دهند، کمتر به بیماری آلزایمر مبتلا می‌شوند. البته محققان، این رابطه را رابطه‌ی پیوستگی می‌دانند نه علت و معلول.

در توضیح این تحقیقات آمده است:

«این نتایج به این دلیل به‌دست آمده است که عدم فعالیت مغز یکی از عوامل ایجاد آلزایمر یا انعکاس تأثیرات پنهان این بیماری است.»

دکتر رابرت فریدلند (Robert P. Friedland) از محققان این پروژه در گزارش به USA Today اعلام کرده است:

«مغز هم عضوی مانند سایر اعضای بدن است و با توجه به استفاده‌ای که از آن می‌شود، پیر و فرسوده خواهد شد. همان‌طور که فعالیت‌های فیزیکی باعث قوی‌تر شدن قلب، عضلات و استخوان‌بندی می‌شود، فعالیت‌های ذهنی هم مغز را در برابر بیماری‌های مربوطه، مقاوم می‌کند.»


 


۴. داشتن خواب راحت‌

بسیاری از متخصصانِ اختلالات خواب، توصیه می‌کنند که یک برنامه‌ی روزانه برای کاهش استرس و آماده شدن برای خواب در نظر بگیریم و کتاب خواندن یکی از بهترین روش‌ها برای مقابله با اختلالات خواب است. لامپ‌های پرنور و نور ساطع‌شده از وسایل الکترونیکی این پیام را به مغز می‌فرستند که زمان بیداری است و موقع خواب فرا نرسیده است. بنابراین به جای خواندن پی‌دی‌اف در لپ‌تاپ، کتابی را زیر نور ملایم مطالعه کنید تا در کمتر از ۳۰ ثانیه به خواب بروید.


 


۵. افزایش همدلی

 

همدلی یا هم‌احساسی درک احساس و فهم تجربه‌ی حسی دیگران که با قراردادن خود در جایگاه آنها حاصل می‌شود. طبق تحقیقات منتشرشده در مجله‌ی PLOS ONE، غرق شدن در داستان‌ها و افسانه‌ها، می‌تواند همدلی و هم‌احساسی را در فرد تقویت کند. این تحقیقات در قالب دو آزمایش انجام گرفت و نتایج آن نشان داد کسانی که تحت تأثیر یک کتاب قرار گرفته بودند، همدلی بیشتری نسبت به دیگران احساس می‌کردند.

محققان این پروژه در گزارش‌های خود اعلام کردند:

«نتایج به‌دست آمده از دو مطالعه‌ی تجربی نشان داد که پس از یک هفته خواندن داستان‌های تخیلی نویسندگانی مانند آرتور کانن دویل (Arthur Conan Doyle) یا ژوزه ساراماگو (José Saramago)، مهارت‌های هم‌احساسی در افراد به شکل چشم‌گیری افزایش یافته است.


 


۶. مقابله با افسردگی با مطالعه‌ی کتاب‌های خودیاری

مطالعه‌ی کتاب‌های خودیاری یا Self-help می‌تواند نقش مؤثری در بهبود زندگی افراد داشته باشد. یک تحقیق در مجله‌ی PLOS ONE منتشر شده است که نشان می‌دهد خواندن کتاب‌های خودیاری یا کتاب‌درمانی، همراه با جلسات حمایتی که نحوه‌ی استفاده از کتاب‌ها را توضیح می‌‌دهد، پس از یک سال موجب کاهش سطح افسردگی می‌شود.

کریستوفر ویلیامز (Christopher Williams) از دانشگاه گلاسکو درمورد این تحقیقات به بی‌بی‌سی اعلام کرد:

«ما در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدیم که مطالعه‌ی چنین کتاب‌هایی، تأثیرات بالینی قابل توجهی در روند بهبود افسردگی دارد و یافته‌های ما بسیار دلگرم‌کننده هستند. افسردگی باعث تضعیف انگیزه‌ی افراد می‌شود و این باور را ایجاد می‌کند که تغییر برای چنین افرادی غیرممکن است.»

کتاب‌های خودیاری حتی در موارد افسردگی‌های حاد هم می‌توانند مفید واقع شوند. طبق بررسی‌های انجام‌شده توسط دانشگاه منچستر که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است، افرادی که دچار افسردگی‌های شدید هستند به اندازه‌ی افرادی که افسردگی کمتری دارند، می‌توانند از فواید مطالعه‌ی کتاب‌های خودیاری و وب‌سایت‌های تعاملی بهره‌مند شوند.


 


۷. افزایش آگاهی

 

هر چیزی که می‌خوانید، اطلاعات جدیدی به اندوخته‌های قبلی خود اضافه می‌کنید. این اطلاعات، هر چند کوچک، مطمئنا روزی به کارتان می‌آیند. هرچه دانش و آگاهی بیشتری داشته باشید، برای غلبه بر چالش‌های زندگی آماده‌تر خواهید بود.

خودتان را در شرایط سختی تصور کنید. فراموش نکنید هر چیزی که دارید از قبیل پول، کار و حتی سلامتی ممکن است روزی از دست‌تان برود، اما دانش و آگاهی و مهارت‌های شماست که همواره با شما می‌ماند.

۸. گسترش دایره‌ی لغات

این مورد هم در تناسب با موردی که پیش‌تر اشاره کردیم قرار دارد. هرچه بیشتر کتاب بخوانید با کلمات جدیدتر و بیشتری مواجه می‌شوید و ناخودآگاه از آنها بیشتر در مکالمات روزمره‌ی خود استفاده می‌کنید. داشتن فن بیان و بلاغت در گفتار، در زمینه‌های حرفه‌ای و شغلی کمک بسیار بزرگی به شما خواهد کرد. اینکه بدانید می‌توانید در سطح بالا و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنید، عزت نفس شما را افزایش می‌دهد.

در مسائل مربوط به شغل و حرفه‌تان هم اگر فردی اهل مطالعه و دارای فن بیان عالی باشید و درمورد موضوعات مختلف آگاهی نسبی داشته باشید، امکان ارتقای شغلی شما بیشتر و سریع‌تر فراهم می‌شود. در مقابل، کسانی که دامنه‌ی لغات محدودی دارند و اطلاعات کمی از پیشرفت‌های علمی و وقایع روز دارند، فرصت ارتقای شغلی را از خود می‌گیرند.

خواندن کتاب برای یادگیری بهتر زبان‌های جدید هم بسیار حیاتی و مهم است. زبان‌آموزی که با کلمات بیشتری در محتواهای مختلف درگیر باشد، دامنه‌ی لغات وسیع‌تری دارد و در خواندن و نوشتن فصیح‌تر است.


 


۹. تقویت حافظه

 

زمانی که کتابی را می‌خوانید، باید مجموعه‌ای از کاراکترها، پیش‌زمینه‌ی آنها، آمال و آرزوها، سرگذشت و اختلافات جزئی آنها را به خاطر بسپارید. همچنین تمام فاکتورهای فرعی را که بر روند داستان و کتاب تأثیرگذار هستند، باید در ذهن داشته باشید. همان‌طور که می‌بینید، برای اینکه بتوانید یک کتاب و داستان را دنبال کنید باید چیزهای زیادی را به خاطر بسپارید اما مغز یک عضو شگفت‌انگیز است و به راحتی این اطلاعات را حفظ می‌کند. نکته‌ی شگفت‌انگیزی که درمورد عملکرد مغز وجود دارد این است که هر بار که شما مطلب جدیدی را به ذهن می‌سپارید، مغز، سیناپس‌ها یا مسیرهای عصبی جدیدی می‌سازد و مسیرهای قبلی را تقویت می‌کند. این روند به تقویت حافظه‌ی کوتاه‌مدت و ثبات خلق و خو کمک می‌کند.


 


۱۰. تقویت مهارت تفکر تحلیلی

آیا تابه‌حال برای‌تان پیش آمده که یک داستان معمایی و مرموز خوانده‌ باشید و پیش از تمام شدن کتاب، معمای داستان را حل کرده باشید؟ اگر این مورد را تجربه کرده‌اید به این معناست که توانسته‌اید با کنار هم گذاشتن اطلاعات و جزئیات موجود در داستان و دسته‌بندی آنها، تفکر انتقادی و تحلیلی را به‌کار بگیرید و معما را حل کنید.

این توانایی در تحلیل جزئیات برای نقد داستان هم به کارتان می‌آید. می‌توانید مشخص کنید که آیا یک اثر به‌خوبی به رشته‌ی تحریر در آمده است؟ آیا شخصیت‌های داستان به‌دقت پرداخته شده‌اند؟ آیا خط کلی داستان، منطقی و درست پیش می‌رود؟ و سؤال‌هایی از این دست.

اگر فرصتی پیش بیاید تا درمورد یک کتاب با دیگران بحث و گفت‌وگو کنید، می‌توانید به روشنی نظرات خود را بیان کنید چرا که برای درک بهتر تمام جنبه‌های درگیر در کتاب، زمان صرف کرده‌اید.

۱۱. افزایش تمرکز

ما روزانه با رسانه‌های زیادی روبه‌رو هستیم و اینترنت توجه ما را به هزاران جنبه‌ی مختلف جلب می‌کند. ما هر روز در آن واحد چندین کار را با هم انجام می‌دهیم. در یک بازه‌ی زمانی پنج دقیقه‌ای ممکن است هم کار خود را انجام بدهیم، هم ایمیل‌هایمان را چک کنیم، هم از طریق نرم‌افزارهای گوناگون با دو نفر دیگر هم‌زمان چت کنیم. یک نگاه‌مان به توئیتر است و یک نگاه‌مان به نوتیفیکیشن اسمارت‌فون و در عین حال با همکاران خود هم تعامل داریم. این رفتار باعث افزایش استرس و کاهش بهره‌وری می‌شود.


 


زمانی که کتاب می‌خوانید، تمام توجه شما معطوف داستان می‌شود، دنیای اطراف را فراموش می‌کنید و در جزئیات داستان غرق می‌شوید. برای اینکه اثرات شگفت‌آور مطالعه بر افزایش تمرکز را مشاهده کنید، هر روز قبل از شروع به کار، ۱۵ تا ۲۰ دقیقه کتاب بخوانید. مثلا در مسیر و زمانی که سوار مترو هستید تا به محل کار برسید، برای مطالعه وقت بگذارید. خواهید دید که با مطالعه، در محیط کار تمرکز بیشتری خواهید داشت.


 


۱۲. بهبود مهارت نوشتن

این مورد ارتباط مستقیمی با افزایش دامنه‌ی لغات دارد. خواندن آثار خوب و ارزشمند تأثیر چشمگیری بر توانایی نوشتن دارد. تجربه‌ی وزن کلام، روانی بیان و سبک نوشتاری نویسنده‌های مختلف، بر سبک نوشتن ما تأثیر می‌گذارد. همان‌طور که موسیقی‌دان‌ها بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و از هم تأثیر می‌پذیرند و نقاشان از تکنیک‌های اساتید قبل از خود الگو می‌گیرند، نویسندگان هم با خواندن آثار دیگران، یاد می‌گیرند که چطور افکار خود را در قالب نثر به رشته‌ی تحریر درآورند.


 

۱۳. آرامش خاطر

 

علاوه‌بر اینکه خواندن کتاب خوب موجب آرامش فرد می‌شود، موضوعی که درمورد آن مطالعه می‌کنید هم می‌تواند آرامش خاطر را برای شما به ارمغان بیاورد. مثلا خواندن متن‌های معنوی می‌تواند فشار خون را کاهش بدهد و احساس آرامش را در فرد ایجاد کند. تحقیقات نشان داده است که کتاب‌هایی با موضوع خودیاری، به بهبود کسانی که اختلالات خلقی و بیماری‌های روانی خفیف دارند کمک می‌کند.

 

۱۴. مطالعه، یک سرگرمی رایگان برای زندگی باکیفیت‌تر

بسیاری از ما دوست داریم خودمان کتاب بخریم، برای آن حاشیه‌نویسی کنیم و صفحات موردعلاقه‌‌ی خود را مشخص کنیم تا در مراجعات بعدی به آنها دسترسی داشته باشیم. اما این روزها خرید کتاب ممکن است بسیار گران تمام شود و ما نتوانیم تمام کتاب‌های مورد علاقه‌مان را بخریم. برای اینکه یک سرگرمی ارزان و حتی رایگان داشته باشید، به کتابخانه‌ی محله‌ی خود سر بزنید و از هزاران کتابی که در کتابخانه وجود دارد به رایگان یا با پرداخت هزینه‌ی بسیار اندکی استفاده کنید.

کتابخانه‌ها معمولا در هر موضوعی که فکر کنید کتاب دارند و از آنجایی که هر از چندگاهی کتاب جدید به مجموعه‌ی خود اضافه می‌کنند یا با سایر کتابخانه‌ها، کتاب مبادله می‌کنند، همیشه منابع جدید برای خواندن در اختیارتان قرار دارد.

اگر در نزدیکی شما کتابخانه نیست یا برای رفتن به کتابخانه به دلایل مختلف، مشکل دارید می‌توانید از منبع وسیع کتاب‌های الکترونیکی استفاده کنید. این کتاب‌ها را می‌توانید از طریق کتابخوان‌های الکترونیکی، تبلت یا حتی کامپیوتر مطالعه کنید. هزاران منبع رایگان در سراسر اینترنت وجود دارد که از آنها می‌توانید کتاب‌های رایگان دانلود کنید.

هر سلیقه‌ای که داشته باشید، کتابی وجود دارد که توجه شما را جلب کند. با توجه به علاقه‌ی خود یک زمینه را انتخاب کنید و مطالعه را از آن شروع کنید؛ ادبیات کلاسیک، شعر، مجلات مد، بیوگرافی، کتاب‌های مذهبی، کتاب‌های خودیاری، ادبیات خیابانی، رمان‌های عاشقانه و هر موضوعی که توجه‌تان را جلب می‌کند.

حل مسئله

۱۳۲ بازديد

رویکرد خبرپردازی یا پردازش اطلاعات

به نظر می رسد روانشناسان شناختی بیشترین تلاش خود را معطوف تعریف آن فرایند های شناختی کرده باشند که دربازنمایی درونی دست اندرکارند.تنها در سا ل های اخیر پیگیری های منظم در مورد ساختار شناختی که در فعالیت حل مسأله درگیر است، آغاز شده است.مدل های پدید آمد تأکید زیادی بر دانش موجود در ساختار حافظه و شبکه های معنایی دارد،و به دلایل قابل قبول، ادبیات راجع به هر دو میدان بسط یافته است.و حل مسأله مشخصا به به عوامل حافظه و نیز بسیاری از شبکه های معنایی مربوط شده است.( عماری ، 1383 )

ازجمله این مدل ها می توان از مدل حافظه گرینو[14](1973) نام برد که پیوند مستقیم میان ساختار حافظه و حل مسأله را مطرح ساخت.بنا بر دیدگاه وی حل مسأله اطلاعات تکنیک ها  و ایده هایی را که می دانیم و از تجربه گذشته به خاطر می آوریم، به بازی می گیرد.اینجا تجارب قبلی محتوای حافظه را تشکیل می دهد.با وجود این حل مسأله مبین شکل منحصر به فردی از پذیرش حافظه است، چرا که یک راه حل، اغلب از طریق تشکیل خاصه های ربطی و نه ازطریق ذهنی اطلاعات پیدا می شود( عماری ، 1383 ) .

به طور خلاصه می توان گفت که مدل گرینو یک چارچوب مفهومی تدارک می بیند که در درک و فهم فرایندهای شناختی برای حل مسأله در زمینه ی پردازش اطلاعات بسیار مفید است.میلر[15] و همکاران (1960) هم یک برنامه ی تحلیل وسیله – هدف چند منظوره به نام TOTE (آزمایش- عمل-آزمایش-خروج پیشنهاد کردند که قابل استفاده برای حل مسأله بود.

یک آزمایش اولیه بین حالت موجود و حالت مطلوب انجام می شود، اگر این دو حالت با یکدیگر متفاوت باشند یک عملیات انتخاب شده و به اجرا در می آید.و به دنبال آن یک تست دیگر انجام میشود، و آزمونهای متوالی و اعمال متوالی تداوم می یابد.تا سرانجام وضعیت مطلوب حاصل شود.(میلر و همکاران به نقل از آرام 1376).

جدول مقایسه ی دو دیدگاه گشتالت و تداعی گری: (عماری، 1383)

       
       
 

فعالیت ذهنی[16]

سعی در حلقه های محرک و پاسخ[17]

تجدید سازمان عناصر[18]

3

واحد تفکر[19]

حلقه های محرک و پاسخ[20]

سازماندهی[21]

4

اجرای تئوری[22]

دقیق و مشخص[23]

کلی و مبهم[24]

طرح جورج پولیا پیرامون حل مسئله:

گذشته از  نظریات عمومی مطرح شده پیرامون حل مسأله، در حیطه ی خاص ریاضی، نظریات بسیار اندک می باشند.در این زمینه یکی از طرح های کاربردی و الگوهایی که شامل راهکارهای تخصصی درس ریاضی می باشد، الگوی حل مسأله ی جورج پولیا[25]است، که در پژوهش حاضر نیز به عنوان مبنای طرح درس آموزشی انتخاب شده است.پولیا طرح حل مسأله ی خود را در کتاب چگونه مسأله را حل کنیم برای اولین بار در سال 1945 مطرح نمود و بعدها در کتاب خلاقیت ریاضی به بسط و گسترش آن پرداخت.چهار گام پیشنهادی وی برای حل مسأله عبارتند از:

1-فهمیدن مسأله[26]: حل کننده ی مسأله، اطلاعات را جمع آوری کرده و از خود می پرسد« از من چه می خواهد؟» چه چیزی «روش نیست؟» و یا چه چیزهایی داریم؟« داده ها چیستند؟»

2- ایجاد طرح[27]: حل کننده ی مسأله، می کوشد تا با استفاده از تجارب قبلی یک راه حل برای خود بیابد و می پرسد« آیا من مسأله ای مثل این را می شناسم؟» « آیا می توانم اهداف جدیدی را بر اساس تجربیات قبلی خود برای این مسأله پیدا کنم؟» و یا «آیا می توان داده ها را به گونه ای بیان کنم که با تجربیاتم همانند شوند؟» در این جاست که بینش جرقه می زند.

3- اجرای طرح[28]: حل کننده ی مسأله، می کوشد تا با طرح خود مسأله را حل نموده و هرگام را چک کند.

4-نگاه به عقب[29]: حل کننده ی مسأله، سعی می کند تا با استفاده از از روشی دیگر و با دیدن اینکه آیا همه چیز باهم همخوانی دارد یا نه، کار خود را چک می کند و از خود می پرسد.«آیا می توانم این نتایج و روش ها را برای دیگر مسائل نیز به کار ببرم؟»

تاریخچه و قوت نظریه پردازی پیرامون فرآیندهای حل مسئله

۱۲۸ بازديد

تاریخچه و قوت نظریه پردازی پیرامون فرآیندهای حل مسئله به اواخر قرن نوزدهم معطوف است.قرار گرفتن دانش آموز در موقعیتی که موجب برهم خوردن تعادل برقرارشده میان داانش آموز و محیط می شود و این پدیده همان چیزی است، که پیاژه آن را کلید رشد عقلانی یا تقویت ساختار شناختی می داند (شعبانی 1378). در این سال ها ولیام جیمز و جان دیویی هرکدام به طورمستقل به مطالعه پیرامون حل مسأله پرداخته اند.جان دیویی پنج مرحله برای حل مسأله پیشنهاد کرده است، که عبارتند از:1- درک وجود مشکل 2-جهت یابی 3- طرح زمینه4-کاربرد منطقی5- بازبینی تجربی ( عماری ، 1383).                                                                

در اینجا ازمیان نظرات مطرح شده، به سه رویکرد تداعی گرایی،گشتالتی و خبرپردازی یا پردازش اطلاعات و طرح حل مسأله ی جورج پولیا خواهیم پرداخت.

 

دیدگاه تداعی گرایی:[1]

بر اساس این دیدگاه تفکر می تواند به عنوان کاربرد کوشش و خطا، تمایلات پاسخ دهی از پیش تعیین شده که، آن را عادت[2]می نامیم، تئصیف شود.این دیدگاه بدین خاطر تداعی گرایی نامیده می شود که در آن فرض می شود برای هرموقعیت مسأله تداعی با پیوندهای[3] زیادی به عنوان پاسخ وجود داردR1...R2…R3...)).بنابراین سه عنصر تداعی گری تفکر عبارتند از:

محرک ها ( یک موقعیت حل مسأله)

پاسخ ها( رفتارهای خاص حل مسأله)

تداعی های بین این محرک های ویژه و پاسخ های خاص

تئوری گشتالت [4]دیگاه تجدید ساختار ادراکی:

در گشتالت ایده ی مهم درباره ی حل مسأله این است که مردم بدین علت در حل مسائل دچار مشکل می شوند که نمی توانند به موقعیت مسأله با دید تازه ای نگاه کنند، و همچنین نمی توانند عناصر را به گونه ای جدید با هم مرتبط[5]سازند (مایر1991). برخی از گشتالتی ها ذکر کرده اند که حل مسأله و ایجاد بینش، اغلب همراه با واژه ی «آها» می باشد.(ویس برگ[6] 1986).

براساس روانشناسی گشتالت، فرایند حل مسأله عبارت است از:جست و جو برای ارتباط دادن یک جنبه از موقعیت مسأله به جنبه ی دیگر و نتیجه ی آن ادراک ساختاری می باشد.ادراک ساختاری عبارت است از:توانای درک اینکه چگونه تمامی اجزای مسأله به گونه ای جور شوند که امکانات کافی برلی دست یابی به هدف را مهیا می سازند، و این امر شامل سازمان عناصر موقعیت مسأله به سبکی جدید، برای رسیدن به حل مسأله می شود (مایر1977).

یکی از مفاهیم اساسی در تئوری گشتالت این است که دو نوع تفکر وجود دارد:

1-به وجود آوردن بلکه حل جدید برای یک مسأله ، که تفکر  آفرینش[7] نامیده می شود، چراکه یک سازمان جدید ایجاد شده است.

2-به کار بردن راه حل های قدیمی برای یک مسأله که تفکر بازآفرینی[8]نامیده می شود، چرا که رفتارها و عادات قبلی به سادگی بازسازی می شوند (مایر1977).

والاس[9] (1926) در تلاش برای تحلیل فرایند تفکر به گام های کوچک تر چهار مرحله را بیان می کند که عبارتند از:

آماده سازی[10]: که عبارتست از جمع آوری اطلاعات و تلاش اولیه جهت حل مسأله.

رشد نهفته[11]: کار کردن بر روی مسأله در هنگام کار یا دیگر فعالیت ها و یا در خواب «آها» می گوید.

اشراق[12]: آشکار شدن کلیه حل مسأله هنگامی که فلاش بک بینش فرد زدهمی شود.

تأیید[13]: چک کردن راه حل براتی حصول اطمینان از کارکرد آن (همان منبع)

رویکرد خبرپردازی یا پردازش اطلاعات

به نظر می رسد روانشناسان شناختی بیشترین تلاش خود را معطوف تعریف آن فرایند های شناختی کرده باشند که دربازنمایی درونی دست اندرکارند.تنها در سا ل های اخیر پیگیری های منظم در مورد ساختار شناختی که در فعالیت حل مسأله درگیر است، آغاز شده است.مدل های پدید آمد تأکید زیادی بر دانش موجود در ساختار حافظه و شبکه های معنایی دارد،و به دلایل قابل قبول، ادبیات راجع به هر دو میدان بسط یافته است.و حل مسأله مشخصا به به عوامل حافظه و نیز بسیاری از شبکه های معنایی مربوط شده است.( عماری ، 1383 )

ازجمله این مدل ها می توان از مدل حافظه گرینو[14](1973) نام برد که پیوند مستقیم میان ساختار حافظه و حل مسأله را مطرح ساخت.بنا بر دیدگاه وی حل مسأله اطلاعات تکنیک ها  و ایده هایی را که می دانیم و از تجربه گذشته به خاطر می آوریم، به بازی می گیرد.اینجا تجارب قبلی محتوای حافظه را تشکیل می دهد.با وجود این حل مسأله مبین شکل منحصر به فردی از پذیرش حافظه است، چرا که یک راه حل، اغلب از طریق تشکیل خاصه های ربطی و نه ازطریق ذهنی اطلاعات پیدا می شود( عماری ، 1383 ) .

به طور خلاصه می توان گفت که مدل گرینو یک چارچوب مفهومی تدارک می بیند که در درک و فهم فرایندهای شناختی برای حل مسأله در زمینه ی پردازش اطلاعات بسیار مفید است.میلر[15] و همکاران (1960) هم یک برنامه ی تحلیل وسیله – هدف چند منظوره به نام TOTE (آزمایش- عمل-آزمایش-خروج پیشنهاد کردند که قابل استفاده برای حل مسأله بود.

یک آزمایش اولیه بین حالت موجود و حالت مطلوب انجام می شود، اگر این دو حالت با یکدیگر متفاوت باشند یک عملیات انتخاب شده و به اجرا در می آید.و به دنبال آن یک تست دیگر انجام میشود، و آزمونهای متوالی و اعمال متوالی تداوم می یابد.تا سرانجام وضعیت مطلوب حاصل شود.(میلر و همکاران به نقل از آرام 1376).

برنامه ریزی روزانه خود را براحتی تغییر ندهید

۱۲۹ بازديد

زمان اجرای هر فعالیت را به صورت مناسب انتخاب کنید.

برخی فعالیتها نیاز به اوقات خاصی در شبانه روز دارند. یک مثال واضح از این دسته از فعالیتها این است که شما نمی‌توانید تمرین آواز یا موسیقی خود را برای ساعاتی از شب که معمولا سایر افراد در حال استراحت هستند برنامه ریزی کنید. در مورد سایر فعالیتها مسأله کلی حساستر و ظریفتر است. مثلا در مورد مطالعه ، تحقیقات نشان می‌دهد که ساعاتی از شبانه روز بهترین زمان برای مطالعه هستند، مثل ساعت حول و حوش 10 صبح و 2 نصف شب ، در این دو ساعت منحنی یادگیری بسیار بالاست. علاوه بر این ساعت حول و حوش 3 بعد از ظهر منحنی یادگیری در پایینترین نقطه خود قرار دارد، بنابراین زمانی مناسب برای مطالعه نیست.

بنابراین توجه به رعایت تناسب زمانی بسیار مهم است. شما نمی‌توانید کارهایی را که نیاز به تمرکز بیشتری دارند در زمان بیداری فرزندان خانواده که در حال بازی و شلوغی هستند انجام دهید، یا زمان استراحت خود را در زمان کار و فعالیت دیگران قرار دهید. از اتلاف وقت جلوگیری کنید. ما معمولا اوقاتی را داریم که ذره ذره هدر می‌روند، بدون آنکه متوجه شویم آنها را شناسایی کنید، علت آنرا بدانید و به رفع آنها اقدام کنید، این وقتها صرف استراحت شما نشده‌اند. چرا که استراحت یک زمان ویژه را در برنامه ریزی زمانی شما دارد. اتلاف وقت معمولا بخاطر تأخیر ، کندی عمل ، بی حوصلگی و فراهم نبودن شرایط انجام فعالیت و ... بوجود می‌آیند.

برنامه ریزی روزانه خود را براحتی تغییر ندهید.

خیلی طبیعی است که گاه مسائلی پیش می‌آید که غیر منتظره هستند و اغلب برنامه ما را بهم می‌ریزند. در اینگونه مواقع کاملا هوشیار باشید؟ آیا شما می‌توانید جلوی این عامل مزاحم و مختل کننده برنامه خود را بگیرید؟ آیا ارزش آن بیش از سایر فعالیتهای شماست؟ آیا شما مجبور به قول فعالیت ناخوانده هستید؟ در صورتی که اجباری در کار نباشد و یا ارزش فعالیت جدید چندان زیاد نباشد مقاومت کنید، مثل دعوت یک دوست برای صرف شام که می‌توانید آنرا به روز دیگری موکول کنید (چگونه نه بگوییم؟). در غیر اینصورت می‌توانید یک برنامه جبرانی برای خود ردیف کنید و در اولین فرصت مشکل را جبران کنید. مثلا می‌توانید در برنامه‌های روزهای بعد کمی از اوقات تفریح خود را حذف کنید و صرف فعالیتی کنید که مجبور رها کردن آن شده‌اید.

 

اهمیت برنامه ریزی تحصیلی

امور درسی یکی از مهمترین فعالیتهاست که اهمیت زیادی در سایر جنبه‌های زندگی دارد. بر این اساس انجام این فعالیت مهم به نحو احسن بطوری که نتایج خوب و عالی در بر داشته باشد اهمیت زیادی پیدا می‌کند. هیچ کاری بدون برنامه ریزی فعالیتی کامل نخواهد بود. بویژه مسائل درسی و تحصیلی بیشتری دارند، مدت زمان در آنها مهم است و ... .

فواید برنامه ریزی تحصیلی

به روشن شدن اهداف کمک می‌کند.

زمانی که فرد اقدام به تهیه یک برنامه تحصیلی برای خود می‌کند توجه بیشتری به اهداف برنامه مبذول می‌دارد. و این کمک می‌کند تا شناخت بیشتری از اهداف پیدا کند و آنها را دسته بندی می‌کند. اهداف طولانی مدت و کوتاه مدت را تشخیص دهد و هیچیک را فدای دیگری نکند.

از اتلاف وقت جلوگیری می‌کند.

همچون سایر امور زندگی مسائل تحصیلی نیز از لحاظ تنظیم وقت و زمان دارای اهمیت هستند. برنامه ریزی به فرد کمک خواهد کرد، استفاده مفیدتری از مدت زمانی اختیار بکند و از اتلاف وقت خود جلوگیری نماید. مسأله وقت در برخی موارد تحصیلی همچون نزدیکی امتحانات و در حین برنامه ریزی برای کنکور اهمیت شایان توجهی دارد. از دست دادن وقت برابر خواهد بود با از دست دادن بسیاری از موفقیتها در آینده.

از اتلاف انرژی جلوگیری می‌کند.

استفاده از یک برنامه ریزی استاندارد و با اصول صحیح علمی به فرد کمک خواهد کرد انرژی و توان ذهنی خود را بیهوده به هدر ندهد. در این نوع برنامه ریزیهای استاندارد عمدتا روشهای مفیدی مورد استفاده قرار می‌گیرد که موجب خواهد شد، فرد بیشترین استفاده را از توان ذهنی خود بکند و از اتلاف آن جلوگیری کند. به یک مثال توجه کنید، در برنامه ریزی تحصیلی بر مبنای یافته‌های روانشناسی اصل در نظر گرفته می‌شود، با این محتوا که بعد از مدتی (حدود 45 دقیقه) بعد از شروع مطالعه و یادگیری منحنی یادگیری بسیار پائین می‌آید، بطوری که فرد یادگیری خوبی بعد از این زمان نخواهد داشت، مگر اینکه یک استراحت کوتاهی داشته باشد. با در نظر گرفتن اصولی از این قبیل ، فرد برنامه ریزی تحصیلی خود را طوری انجام می‌دهد تا هر 45 دقیقه یکبار استراحت کوتاهی داشته باشد تا دوباره با تجدید قوای ذهنی شروع به یادگیری نماید.

برنامه ریزی زمانی

۱۲۷ بازديد

آگاهی دقیق از گذران وقت و زمان

اگر مایل هستید که از زمان خود استفاده بیشتری ببرید، قبل از همه باید بدانید در حال حاضر وقت شما چگونه می‌گذرد؟ چه زمانهایی را از دست می‌دهید و چه زمانهایی سرتان را شلوغ می‌کنید و ... . برای این کار به فعالیتهای خود در طول یک روز فکر کنید. چه ساعتی از خواب بیدار شدید؟ چقدر وقت صرف فعالیت اولیه صبحگاهی مثل ورزش ، صبحانه خوردن ، نظافت و ... کردید؟ برای هر کاری که بعد از آن انجام دادید چقدر وقت گذاشتید؟ آیا زمان اختصاص داده شده متناسب با فعالیت و کار مورد نظر بود؟ آیا می‌توانستید کمتر از آن هم وقت صرف کنید؟ آیا برای انجام آن فعالیت زمان مناسبی را انتخاب کردید؟ آیا بهتر بود آن فعالیت را صبح انجام می‌دادید یا ظهر یا شب و چه ساعتی؟

فکر کنید چه وقتهایی را از دست دادید؟ کجاها تأخیر داشتید؟ بحث تأخیرتان چه بوده است؟ آیا مجبور شدید فعالیتهایی را انجام دهید که جزء برنامه شما نبودند؟ آیا لازم بود این فعالیتها را انجام دهید، حتی به قیمت به هم خوردن برنامه زمانی‌‌تان؟ انجام این فعالیت کدام بخش از فعالیتهای برنامه ریزی شده شما را حذف کرد؟ برای اجرای آنها چه برنامه جدیدی چیدید؟ یک راه مناسب برای اینکه به سؤالات فوق و سؤالات مشابه دیگر جواب دهید این است که یک دفتر یادداشت برای خود تهیه کنید و فعالیتهای روزانه خود را در آن تثبیت کنید. یادتان نرود حتما مدت زمان صرف شده برای هر فعالیت را نیز یادداشت کنید. به این ترتیب و با این برنامه شما می‌توانید نکات ضعف و قوت برنامه فعلی خود را شناسایی کنید و متناسب با شرایط شخصی خودتان برنامه ریزی کنید.

برنامه منحصر به فرد شما

توجه کنید هر چند یکسری اصول کلی برای برنامه ریزی زمانی وجود دارد، اما معمولا برنامه زندگی هر فردی مختص به خود اوست. به این دلیل که افراد مختلف فعالیتهای مختلف دارند، اولویت بندی مختلفی دارند و سرعت عمل متفاوتی دارند. بر این اساس برنامه زمانی که خانم خانه‌دار دارای فرزند دو ساله با خانم خانه‌دار دارای یک فرزند نوجوان و یک خانم شاغل ، یک جوان کنکوری ، یک مرد شاغل ورزشکار نویسنده و ... متفاوت خواهد بود. برخی افراد سرعت بیشتری دارند، در نتیجه کمتر وقت خود را با عمل کند خود از دست می‌دهند. برخی افراد مشغله بیشتری دارند و به فعالیتهای مختلفی می‌پردازند، در حالی که تنوع فعالیتهای برخی افراد بسیار محدود است. از این جهت یکسری اصول کلی برای شخص خود یک برنامه منحصر به فرد باید تهیه کنیم. الگوبرداری و کپی نامه‌های دیگران مجاز نیست؟

اهداف خود را بر حسب زمان دسته بندی کنید.

به دو صورت می‌توانید اهداف خود را دسته بندی کنید. یکی بر حسب اینکه چه مدت طول خواهد کشید تا شما به اهداف خود برسید، که بر این اساس اهداف شما به سه دسته تقسیم می‌شوند. اهداف طولانی مدت که مدت زمان زیادی طول خواهد کشد تا شما به اهداف خود برسید، مثل رسیدن به شغل دلخواه برای یک نوجوان دبیرستانی که می‌خواهد استاد دانشگاه شود. اهداف کوتاه مدت که مدت زمانی که نیاز هست تا شما به اهداف خود برسید کمتر است، مثل هدف قبولی در کنکور امسال. دسته سوم اهداف روزمره هستند که معمولا مدت زمانی کمتری طی می‌شود تا آنها برآورده شوند، مثل مطالعه کتاب ریاضی بخش اول همین امروز. در مرحله اول اهداف خود را با این دسته بندی ، طبقه بندی کنید و اهداف طولانی مدت ، کوتاه مدت روزمره خود را مشخص کنید و طول زمانی هر یک را نیز یادداشت کنید. یعنی چقدر طول خواهد کشید تا شما به آن هدف برسید، یک روز ، یک سال یا ده سال.

در مرحله دوم اهداف بر اساس مدت زمانی که برای انجام آنها لازم است دسته بندی می‌شوند. برخی از اهداف نیازمند صرف وقت بیشتری هستند، مثلا شما برای مطالعه کتاب زیست شناسی سال سوم خود به مدت بیشتری نیاز دارید تا مطالعه یک فصل آن. برای هر روز خود ، هر هفته خود ، هر ماه خود و هر سال خود برنامه ریزی کنید. اهداف طولانی مدت خود را در نظر بگیرید، برای رسیدن به آنها چه کارهایی را باید انجام دهید. در انجام این کارها هر سال چقدر باید پیشرفت داشته باشید، هر ماه چقدر ، هر هفته و هر روز چقدر؟ نتیجه را در برنامه روزانه ، ماهانه و سالانه خود یادداشت کنید. به این ترتیب مشاهده می‌کنید که حتی برای رسیدن به اهداف سالانه و طولانی مدت خود نیز باید برنامه ریزی روزانه داشته باشید. اجزاء لازم برای رسیدن به این اهداف را در برنامه روزانه خود قرار دهید.

اصول صحیح برنامه ریزی تحصیلی

۱۳۰ بازديد

 

اهداف خود را روشن کنید.

برای برنامه ریزی در کلیه امور باید اهداف دقیق و روشنی داشته باشید. این مسأله در برنامه ریزی تحصیلی حائز اهمیت فراوانتری است. برای خود روشن کنید اهداف بلند مدت شما کدامها هستند، اهداف کوتاه مدت کدامها هستند: مثلا:

هدف بلند مدت: قبولی در کنکور تجربی دانشگاه سراسری امسال

هدف کوتاه مدت: مطالعه فلان دروس در این ماه یا در این هفته

اهداف خود را زمان بندی کنید.

زمان دقیقی برای هر یک از اهداف کوتاه مدت تعیین کنید. مثلا تعیین کنید که مطالعه چه دروسی را در چه مدت زمانی به اتمام خواهید بود.

مطالعه دروس را به صورت موازی انجام دهید.

برخی افراد از شیوه مطالعه تک درسی استفاده می‌کنند. مثلا یک هفته برای یک درس. این شیوه موجب خستگی ذهنی و کاهش بازده یادگیری در آنها می‌شود. توصیه می‌گردد به جای روش تک درسی از شیوه موازی استفاده کنند. به این ترتیب که دو یا سه درس را برای مدت زمان معین انتخاب کنند و مطالعه کنند. به این ترتیب خواهند توانست از خستگی ذهنی جلوگیری کنند. هر چقدر تنوع در زمان بندی مطالعه این دروس بیشتر باشد به همان اندازه از خستگی ذهنی بیشتر جلوگیری خواهد شد. به برنامه‌های زیر با تنوعهای متفاوت توجه کنید.

 

مطالعه درس فیزیک ، شیمی ، ادبیات در یک هفته شامل 2 روز اول فیزیک ، 2 روز دوم شیمی ، 2 روز سوم ادبیات ، مطالعه درس فیزیک ، شیمی ، ادبیات در یک هفته شامل صبح ، فیزیک - ظهر ، شیمی - عصر ، ادبیات توجه کنید که برنامه ریزی دوم از لحاظ تنوع مناسبتر است، چون در یک روز 3 درس مورد مطالعه قرار می‌گیرد، در حالیکه در روش اول هر 2 روز یک درس و این احتمال بیشتری دارد که موجب خستگی ذهنی شود.

تناسب میان دروس را رعایت کنید.

در برنامه ریزی برای مطالعه دروس خود تناسب ، مسأله مهمی است. به عبارتی تنوع در انتخاب دروس نیز مهم است، انتخاب درسهای فیزیک ، شیمی ، ریاضی در یک مدت زمان مشترک کارآیی خوبی نخواهد داشت. شیوه مطالعه این دروس به یکدیگر نزدیک است و خستگی بیشتری به همراه خواهد داشت. همه آنها با انواع فرمولها سر و کار دارند و این تداخل مطالب را پیش خواهد آورد. بنابراین بهتر است از چنین ترکیبی استفاده کنید: شیمی ، ادبیات ، فیزیک ، یا اگر از شیوه دروسی استفاده می‌کنید که بهتر نیز هست شیمی و ادبیات - فیزیک و بینش - ریاضی و زیست شناسی.

استراحت را در برنامه ریزی خود فراموش نکنید.

در مطالعه تمام وقت خود مثلا زمانیکه برای کنکور یا برای امتحانات برنامه ریزی می‌کنید علاوه بر استراحتی که هر 45 دقیقه یکبار و به مدت یک ربع برای خود در نظر می‌گیرند، هر چند ساعت یکبار مدت زمان طولانیتری برای استراحت مثلا نیم ساعت تا 45 دقیقه در نظر بگیرید و استراحت طولانیتری برای پایان هر مقطع زمانی (مثلا یک هفته ، یک ماه) و شروع مقطع در نظر داشته باشید.

به عنوان مثال دانش آموزی که برای یک هفته خود مطالعه درس شیمی و ادبیات را انتخاب کرده است، بطوری که هر روز صبح شیمی و هر بعد از ظهر به مطالعه ادبیات می‌پردازد. در فاصله هر 45 دقیقه مطالعه ، یک ربع استراحت می‌کند و هر 3 چهل و پنج دقیقه یک استراحت 45 دقیقه‌ای برای خود دارد. در پایان هفته که بعد از ظهر جمعه را در نظر گرفته است بطور کامل به استراحت می پردازد تا هفته بعد را برای مطالعه فیزیک و زیست شناسی در نظر گرفته است با انرژی بیشتری شروع کند.

برنامه ریزی روزانه برای طول سال تحصیلی

برنامه ریزی برای طول سال تحصیلی اندک تفاوتهایی با سایر برنامه ریزیهای تحصیلی مثلا آمادگی برای کنکور دارد. به این صورت که اهداف شما با اهداف مدرسه در هم می‌آمیزد و شما برای برنامه ریزی درسی خود تا حدی از برنامه ریزی مدرسه تبعیت می‌کنید. با اینحال شما در کنار اهداف برنامه ریزی شده مدارس که برای شما تعیین می‌کند در چه روزی به مطالعه کدام دروس بپردازید، اهداف خود را در راستای همان دروس تنظیم کنید و سایر اصول برنامه ریزی را نیز رعایت کنید.

 

 

برنامه ریزی و تعیین فعالیت های اثربخش در جهت تحقق هدف به بهترین شکل ممکن

۱۴۴ بازديد
برنامه‌ریزی
برنامه‌ریزی یا طرح‌ریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامه‌ریزی تعارف متعددی ارائه کرده‌اند که برخی از آنها از این قرار است:تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راه‌ها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوه‌ای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.
فرآیند برنامه‌ریزی
تعریف برنامه ریزی
برنامه ریزی عبارت است از تهیه و توزیع و تخصیص عوامل و وسایل محدود برای رسیدن به هدف های مطلوب در حداقل زمان و با حداقل هزینه ممکن
برنامه ریزی یعنی تعیین فعالیت های اثربخش در جهت تحقق هدف به بهترین شکل ممکن (کارآیی)
مدیریت با برنامه ریزی مفهوم پیدا می کند
انواع برنامه ریزی
برنامه ریزی بدو دسته : 1- برنامه ریزی جامع 2- برنامه ریزی عملیاتی تقسیم می گردد .
الف) مشخصات برنامه ریزی جامع
  • برنامه ریزی جامع ، برنامه ریزی در سطح بالای سازمان است
  • برنامه ریزی جامع توسط مدیریت ارشد سازمان انجام می شود
  • برنامه ریزی جامع عمدتاً دراز مدت است
  • برنامه ریزی جامع تمام برنامه های دیگر را تحت تأثیر قرار می دهد
انواع برنامه ریزی جامع
برنامه ریزی استراتژیک
برنامه ریزی دراز مدت
ب) برنامه ریزی عملیاتی
برنامه ریزی عملیاتی به فعل در آوردن تصمیمات و چهار چوب های تعیین شده توسط برنامه ریزی جامع است
فرآیند برنامه‌ریزی
فرآیند برنامه‌ریزی از دوازده گام تشکیل شده که به قرار زیر است:
گام اول: آگاهی از فرصت‌ها (مسائل و نیازها)
این گام با یک مقایسهٔ اساسی بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب شروع می‌شود. باید یک ارزیابی نسبی از وضعیت اقتصادی، سیاسی، رقابت و فناوری محیط داشته باشیم (وضع موجود) و چرایی و چه چیزی آنچه می‌خواهیم بدست آوریم را نیز بدانیم (وضع مطلوب). برنامه‌ریزی به تشخیص صحیح از وضعیت مسائل و فرصت‌ها نیاز دارد؛ بنابراین پاسخ به پرسش‌های زیر مفید خواهد بود:مقصود از برنامهٔ در دست تدوین چیست؟
آیا رسیدن به این مقصود به حذف برنامهٔ فعلی، اصلاح آن، یا برنامه‌ای جدید نیاز دارد؟
رسیدن بدین مقصود برای سازمان چه اهمیتی دارد؟
گام دوم: تعیین اهداف کوتاه‌مدت
اهداف کوتاه مدت، نتایج مورد انتظار و زمان رسیدن به مواردی را که باید مورد تأکید قرار گیرد، معین می‌کند و آنچه را که با بکارگیری استراتژی، خط مشی، رویه، قوانین، بودجه و برنامه زمانبندی باید بدست آید، مشخص می‌کند.
گام سوم: کسب اطلاعات کامل دربارهٔ فعالیت‌های مورد نظر
دانستن فعالیت‌هایی که باید برنامه‌ریزی شود و تأثیر آنها بر سایر فعالیت‌های داخلی و خارجی سازمان، برای برنامه‌ریزی هوشیارانه ضروری است. اطلاعات حاصل از مطالعه و بررسی، مروری بر سوابق، مشاهدهٔ اعمال سایر سازما‌ن‌ها و راه‌حل‌های بکار رفته در گذشته و تجربه منابع مشهور، اطلاعات قابل استفاده را تشکیل می‌دهد. پرسش‌های زیر به این گام کمک می‌کند:آیا تمامی داده‌های لازم جمع‌آوری شده و برای پوشش دادن به همهٔ فعالیت‌ها کافی است؟
آیا پیشنهادهای افراد اجرایی اخذ شده است؟
گام چهارم: دسته‌بندی و تحلیل اطلاعات
در این مرحله، هر جزئی از اطلاعات، هم به‌طور مجزا و هم در ارتباط با کل آن، بررسی می‌شود؛ روابط میان متغیرها شناسایی و بررسی می‌شود و اطلاعات موجود طبقه‌بندی می‌شود. پرسش‌های زیر می‌تواند مفید باشد:آیا روابط آشکار بین داده‌های واقعی وجود دارد؟
آیا افراد مهم اجرایی روابط بالا را تأکید می‌کنند؟
آیا برای تسهیل در تحلیل، اطلاعات جدول‌بندی شده یا به‌صورت نمودار درآمده است؟
گام پنجم: تعیین فرضیه‌ها و شناخت موانع
مفروضات برنامه‌ریزی، بر مبنای تصورات ما از محیطی است که برنامه‌ریزی می‌خواهد در آن انجام گیرد. باید تمام مدیران برنامه‌ریزی روی مفروضات اتفاق نظر داشته باشند. پرسش‌های زیر برای تعیین فرضیه‌ها مفیدند:برای برنامه‌ریزی چه فرضیه‌های مهمی دربارهٔ آینده دارید؟
آیا فرضیه‌ها جامع هستند و تمام مقتضیات مهم را پوشش می‌دهند؟
چه فرضیه‌هایی را باید به منظور شناسایی تغییراتی که ممکن است تأثیر جدی بر برنامه بگذارد، کنترل کرد؟
گام ششم: تعیین بدیل‌ها
در این گام بدیل‌های مختلف (راه‌حل‌های مختلف مسأله یا برنامه‌های پیشنهادی مختلف) جمع‌آوری می‌شود. همهٔ راه‌حل‌های احتمالی باید جمع‌آوری شود، بدون اهمیت به این که در نگاه اول ممکن است بعضی بدیل‌ها مفید نیستند یا راه‌حل بهینه نیستند. پس از آن باید نقاط ضعف و قوت بدیل‌ها تعیین شود تا بتوان آنها را با هم مقایسه کرد. در این مورد پرسش‌های زیر را می‌توان مطرح کرد:در صورت انتخاب هر برنامه (بدیل)، چه اصلاحی (تعدیلی) ممکن است لازم شود؟
آیا کیفیت، سرعت و هزینهٔ لازم رضایت‌بخش است؟
آیا مکانیزه کردن کارها بر سرعت انجام آنها می‌افزاید؟
گام هفتم: ارزیابی بدیل‌های گوناگون
پس از تعیین بدیل‌ها و بررسی نقاط ضعف و قوت هر یک، باید آنها را با اهداف و مفروضات اولیه سنجید. در این مرحله از فرآیند برنامه‌ریزی است که فنون پژوهش‌های عملیاتی و ریاضی در زمینهٔ مدیریت کاربرد عمده‌ای دارند.
گام هشتم: انتخاب بدیل
مرحلهٔ اصلی در تصمیم‌گیری، انتخاب بدیل است. برای انتخاب بهینه پرسش‌های زیر مفید است:آیا برنامه (بدیل)، برای تطبیق با شرایط متفاوت قابلیت انعطاف دارد؟
آیا برنامه، مورد پذیرش افراد اجرایی (عملیاتی) است؟
برنامهٔ انتخابی از نظر پرسنل، مکان، تجهیزات، آموزش و نظارت، به چه امکانات جدیدی نیاز خواهد داشت؟
گام نهم: تدوین برنامه‌های فرعی (پشتیبانی)
برنامه‌ریزی بدون این مرحله به‌ندرت کامل می‌گردد. تقریباً همیشه برای حمایت از برنامهٔ اصلی، به برنامه‌های فرعی نیاز است. برای مثال،هنگامی که یک شرکت هواپیمایی تصمیم به خرید یک سری هواپیمای جدید می‌گیرد، این تصمیم‌گیری به یک سری برنامه‌ریزی فرعی جدید نیاز دارد؛ از جمله در مورد استخدام و آموزش افراد مختلف با مهارت‌های گوناگون، خرید و نگهداری لوازم یدکی، ایجاد امکانات تعمیراتی، برنامه زمانبندی جدید، تأمین بودجه، اخذ بیمه و غیره.
گام دهم: تنظیم تفصیلی توالی فعالیت‌ها و جدول زمانبندی
جزئیات اینکه فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده، در کجا، توسط چه کسی و در چه زمانی باید انجام شود به طور مناسب تنظیم می‌گردد؛ چگونگی و زمان به‌کارگیری برنامه، حیاتی است. پرسش‌های زیر برای تنظیم این مرحله می‌تواند مطرح شود:آیا برنامه، از نظر محتوا و زمانبندی نظر مجریان و پذیرش از طرف آنها را جلب کرده است؟
آیا جزئیات دستورالعمل‌ها برای پوشش دادن به برنامه، تدوین شده است؟
آیا فرم‌ها و لوازم مورد نیاز آماده است؟
گام یازدهم: بیان برنامه‌ها به کمک ارقام به‌وسیلهٔ تخصیص بودجه
پس از اخذ تصمیم و تعیین برنامه‌ها، مرحلهٔ تبدیل آن به عدد و رقم فرا می‌رسد. هر واحدی در سازمان می‌تواند بودجه‌ای مخصوص به خود داشته باشد. اگر این تخصیص بودجه خوب انجام گیرد، بودجه می‌تواند وسیله‌ای برای ترکیب هزینهٔ برنامه‌های گوناگون با یکدیگر و همچنین معیار مهمی برای سنجش میزان پیشرفت در برنامه‌ها باشد.
گام دوازدهم: پیگیری پیشرفت کار در برنامه ریزی روزانه
موفقیت برنامه با نتایج بدست آمده سنجیده می‌شود، بنابراین پیش‌بینی چگونگی پیگیری کافی، برای تعیین انطباق عملکرد با برنامه و نتایج بدست آمده با نتایج مورد انتظار، باید جزء کار برنامه‌ریزی باشد. ناگفته نماند که بطور معمول این امر جزء وظیفهٔ اساسی کنترل است. پرسش‌های زیر برای ارزیابی این مرحله می‌تواند کارساز باشد:آیا در یک دورهٔ زمانی منظقی، گزارش‌ها و مدارک کافی برای آگاه ساختن مدیران کلیدی و سنجش نتایج، جمع‌آوری شده است؟
در چه محدوده یا بُردی، نتایج رضایت‌بخش محسوب می‌شود؟
در صورت نقصان نتایج، چه اقدامات اصلاحی پیشنهاد می‌کنید؟